دوهفته نامه باختر زمین

دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی
دوهفته نامه باختر زمین

دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی

خدا حافظ گل باغ خراسان

        فاطمه جان!

چه زود گذشت با تو بودن

به سرعت بر آمدن قرص ماه

برآسمان رویایم خیمه زدی ؛

وبه سرعت کوچ بهاری چلچله ها پرواز کردی و

قاب  خالی آسمان را به من و عمادت ارزانی داشتی؛

آنگاه که پلک خورشید چشمانت را تو بستی،

شب دنیای آمال عمادت سر بر آورد،

کاش خورشید  چشمان شرقت ،دوباره،

بر آسمان تار مه ولات، نور می پاشید،

کجایی که کسوف شرقی چشمانت،

پلاسین جامه ای بر اندام کبیر کوه مردت پوشاندست؛

سیمره بر کشتزار هلاک گونه ام جاری شد ،

آنگاه که ابر سیاه هجرانت بر سرم چتری شد؛

آنچنان کمر کوهم از داغ فراقت شکست و فرو ریخت

که جاده وصلت را برای همیشه بست!.

تو که می دانستی عمادت  تنهاست،

نه خواهری نه برادری! آخر چرا !؟

 

یادت هست وقتی سال 91 پایان نامه ام را به تو

و عماد هدیه کردم اینگونه گفتم: تقدیم به همسرم _ فاطمه_

که آب سیمره را در خاک  

خراسان آمیخت و از کیمیای خمیرش نان عشق پخت؛

و به پسرم -عماد الدین - یگانه تشگاه نمیر تبارم!

گویا تنهایی و یگانگی عماد از قبل هم معلوم بود!

 

اکنون تو رفتی، من ماندم و بهانه های عماد؛

شبی بعد از تو بی تابی کردو نخوابید  و هی می گفت:

مامانم کجاست ؟مامان ! مامان!و برایش لالایی کردم و گفتم:

 

عماد   جانم   بخواب   مادر  نداری

برادر   یاور است      یاور    نداری

میان   دخترهای   خوب   و  خوشگل

ولیکن    تو  یکی   خواهر   نداری

**** **********

لا   لا   لا   لا   لا   لا،  فرزند   خوبم

بشد     اشکم   روان    مانند   جوبم

بخواب   که   بعد  تو   باید   دوباره

سیه    پیشانی ام ،     دیوار    بکوبم

**************

عمادم    مادرت    پیش   خدا   رفت

نمی دانم   چرا ،  تنها،  جدا،  رفت

هوای   مادرت    دیوانه ام     کرد

نمی دانم   چرا  او   بی  هوا  رفت

**************

عمادجانم بخواب چون شب درآمد

میان     آسمان    کوکب    در آمد

لا   لا   لا  لا   لا  لا ،وقت  اذان شد

ز مسجد  ناله ی    یارب     در آمد

**************

فاطمه جان!!

هنوز   من   مشتری  ، درد  و  بلاتم

دعایت    می کنم      بین     صلاتم

وای خدا!

میان     خواهش      قاب      قنوتم

شفا    خواه     مریض   مهو لا تم(۱)

**************

خدا   حافظ    گل   باغ   خراسان

عروس   خوشگل   خاک    لرستان

اگر  تنها   تو   را  من  جا  گذاشتم

بود   یارت   کنون    شاه     خراسان...

**************

 

و دیدم که پرچین آغل چشمانش

در هم تنیده .و با خودم گفتم :الهی! با فردای عماد م

چه کار کنم و تا کی لا لایی برای آشوب

چشمانش بسرایم و من ماندم و شب و تنهایی و دیوار و پیشانی!

 

به مناسبت چهلمین روز در گذشت فاطمه.

روحش شاد!

نجف (کاوه) مهدی پور

1-مهولات شهرستانی است از استان خراسان رضوی به مرکزیت فیض آباد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد