دوهفته نامه باختر زمین

دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی
دوهفته نامه باختر زمین

دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی

کوین برت در گفتگو با مشرق: این نامه ( نامه دوم رهبر به جوانان غرب)قطعاً به دست نخبگان آمریکایی می‌رسد

کوین برت در گفتگو با مشرق:


کوین برت معتقد است که علاوه بر محتوای نامه رهبری، شیوه توزیع آن در غرب هم اهمیت زیادی دارد. این نامه قطعاً به دست نخبگان آمریکایی می‌رسد، اما مهم این است که به دست عموم جوانان هم برسد که مخاطبان اصلی نامه هستند.

گروه بین‌الملل مشرق- رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای به عموم جوانان در کشورهای غربی، حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینه‌ای برای همفکری خواندند و با برشمردن نمونه‌های دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرت‌های بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشی‌های خسارت‌آفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. (متن کامل نامه)

خبرنگار بین الملل مشرق به دنبال انتشار دومین نامه رهبر انقلاب به جوانان کشورهای غربی با "کوین برت" اسلام‌شناس مسلمان آمریکایی، تحلیلگر سیاسی و از منتقدین برجسته جنگ با تروریسم گفتگو کرده است.

دو نامه منتشر شده در واکنش به حملات فرانسه بود/ هرکسی جای رهبر ایران بود به جای جوانان سراغ روشنفکران می رفت/

*** احساس خود را از خواندن نامه دوم رهبر ایران به جوانان غرب برای ما توصیف کنید.

بسیار خوشحال شدم که رهبر ایران دوباره برای زمینه‌سازی یک گفتگوی صادقانه درباره سرچشمه اصلی تروریسمی که بار دیگر در پاریس شاهد آن بودیم، اقدام به برقراری ارتباط با جوانان غربی کرده است. نامه اول رهبر در ماه ژانویه، به عقیده من یک شاه‌کار بود برای ایجاد نتیجه‌ای مثبت از یک وضعیت بد.

آن وضعیت بد که هنوز هم هست، این است که حملات تروریستی نظیر آن‌چه در پاریس رخ داد، نتیجه سیاست‌های دولت‌های غربی هستند. همین دولت‌ها هستند که افراطی گیری در جهان اسلام را پرورش می‌دهند تا منجر به پیدایش گروه‌هایی مانند داعش شود و سپس آن گروه‌ها را آموزش می‌دهند و از آن‌ها حمایت می‌کنند. به عنوان مثال، داعش توسط متحدان غرب در منطقه ایجاد شد تا بتواند دولت بشار اسد را سرنگون کند.

رهبر ایران گفتگوی صادقانه با جوانان غربی را با دست گذاشتن روی نقاط اشتراک جوانان غربی با مسلمانان جهان آغاز کرده است، چون تروریسم جنایتی علیه تمام بشریت است، چه قربانیان آن فلسطینی باشند، چه سوری، چه عراقی و چه فرانسوی. همان‌طور که رهبر در نامه دوم خود هم اشاره می‌کند، مردم همه کشورهای دنیا وقتی یک انسان در هر نقطه‌ای از کره زمین به دلایل سیاسی کشته می‌شود، ناراحت می‌شوند.

رهبر با اشاره به همین دردهای مشترک تلاش کرده تا نشان دهد چه کسانی در حقیقت پشت این رنج‌ها و دردها هستند. دلیل این هم که به سراغ جوانان رفته این است که نسل‌های قبلی در غرب عمدتاً به‌رغم مواجهه با اطلاعات جدید، تمایلی به تغییر تفکرات و اعتقادات خود نشان نمی‌دهند.

دو نامه منتشر شده در واکنش به حملات فرانسه بود/ هرکسی جای رهبر ایران بود به جای جوانان سراغ روشنفکران می رفت/

*** دلیل اشاره رهبر ایران به تفاوت‌های موجود میان تروریسمی که مردم در غرب گرفتار آن هستند و تروریسمی که سالهاست امنیت را از مسلمانان در کشورهای خاور میانه گرفته است چیست؟

رهبر ایران در نامه اینگونه اشاره می کند که اتفاقاتی مانند حملات پاریس با آن‌چه بر سر مردم منطقه خاورمیانه و دنیای اسلام می‌آید، دو تفاوت بزرگ دارد: اولاً تروریسم در منطقه خاورمیانه سابقه طولانی‌تری دارد و دوماً این وحشی‌گری‌ها توسط غرب حمایت شده‌اند. جوانان غربی اکنون دارند درک می‌کنند که واقعیت‌های پشت پرده در اتفاقات مهمی که در دنیا رخ می‌دهد، چیست. ابزارهای ارتباطی جدید موجب شده تا رسانه‌های جمعی دیگر نتوانند این واقعیت‌ها را پنهان کنند که چه کسی داعش را به وجود آورده است و چه کسی از آن حمایت می‌کند. بر همین اساس عجیب نیست که رهبر ایران نامه خود را خطاب به جوانانی نوشته است که از این رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و از این طریق می‌توانند نامه رهبر را بدون سانسور رسانه‌های تحت کنترل صهیونیست‌ها در کشورهایشان بخوانند.

دو نامه منتشر شده در واکنش به حملات فرانسه بود/ هرکسی جای رهبر ایران بود به جای جوانان سراغ روشنفکران می رفت/

*** چرا رهبر انقلاب نامه خود را خطاب به کارشناسان یا مثلاً دانشگاهیان و فرهیختگان غربی ننوشتند و جوانان را مخاطب خود قرار دادند؟


اگر کس دیگری می‌خواست نامه‌ای خطاب به غربی‌ها بنویسد، شاید دانشگاهیان را مخاطب قرار می‌داد، اما رهبر ایران به خوبی می‌داند که دانشگاهیان و نخبگان غربی، اغلب به فساد کشیده شده‌اند و به قول «نوام چامسکی»، به «ابزاری برای تولید رضایت» از سیستم کنونی تبدیل شده‌اند. جایی که به یک ابزاری پروپاگاندا در دست دولت تبدیل شده باشد، جایی نیست که کسی بتواند در آن آزادانه فکر یا تحقیق کند.

من خودم این واقعیت را سال 2006 مستقیماً درک کردم، زمانی که به جرم تحقیقات درباره واقعیت‌های 11 سپتامبر، از محافل آکادمیک طرد شدم. وقتی من شغلم را به خاطر همین تحقیقات از دست دادم، سایر اساتید در دانشگاه‌های آمریکا متوجه شدند که اجازه ندارند دست به تحقیقات آزادانه و مستقل درباره 11 سپتامبر بزنند.

متأسفانه فضای آکادمیک در غرب هم به دست همان کسانی است که داعش را ایجاد کرده‌اند و از آن حمایت می‌کنند. با این وجود، بسیاری از جوانان غربی هنوز تحت تأثیر تفکرات غلط دولت‌هایشان قرار نگرفته‌اند. برخی از آن‌ها کاملاً از واقعیت‌های دنیا باخبر هستند و بقیه هم در شرایطی هستند که با یک تلنگر می‌توانند از خواب بیدار شوند. بنابراین فکر می‌کنم انتشار نامه خطاب به جوانانی که راه‌های مختلفی برای دسترسی به واقعیت دارند، تصمیم هوشمندانه‌ای از جانب رهبر عالی ایران بوده است.

دو نامه منتشر شده در واکنش به حملات فرانسه بود/ هرکسی جای رهبر ایران بود به جای جوانان سراغ روشنفکران می رفت/

*** به نظر شما آیا نامه دوم رهبر هم مانند نامه قبلی در رسانه‌های جمعی غرب پوشش داده نخواهد شد، یا این‌بار مجبور می‌شوند درباره این نامه صحبت کنند؟


متأسفانه رسانه‌های جمعی غرب پس از 11 سپتامبر به هیچ عنوان به مسلمانان اجازه نداده‌اند تا صدای خود را به گوش دیگر مردم دنیا برسانند. دیدگاه‌های مسلمانان حتی پیش از 11 سپتامبر هم از دید مردم غرب سانسور می‌شد، زمانی که دولت آمریکا چندین سازمان مهم اسلامی و سرورهای رایانه‌ای آن‌ها را به تعطیلی کشاندند. چه بسا دلیل این سانسورها این بوده که طبق نظرسنجی‌ها، 80 درصد از مسلمانان دنیا معتقدند که 11 سپتامبر توطئه خود دولت آمریکا و متحدان صهیونیست آن‌ها بوده است.

متأسفانه با وجود آن‌که رهبر ایران نامه خود خطاب به جوانان غربی را هم به سبکی واقع‌گرایانه، مهربانانه و دیپلماتیک نوشته است، اما این نامه هم مانند همه دیدگاه‌های دیگر مسلمانان درباره سیاست به اصطلاح جنگ با تروریسم، توسط رسانه‌های جمعی غربی نه تنها پوشش داده نخواهد شد، بلکه تا جایی که ممکن بوده سانسور هم میشود.

دو نامه منتشر شده در واکنش به حملات فرانسه بود/ هرکسی جای رهبر ایران بود به جای جوانان سراغ روشنفکران می رفت/

*** به نظر می‌رسد رهبر ایران پس از حوادث تروریستی در فرانسه است که تصمیم می‌گیرد به جوانان غربی نامه بنویسد. دلیل این توجه خاص به فرانسه چیست؟


بله. دو نامه رهبر ایران دقیقاً بعد از دو حادثه مهم تروریستی در پاریس نوشته شدند. در این مدت، حوادث تروریستی دیگری هم در غرب رخ داد، اما رهبر ایران به اتفاقات در فرانسه واکنش نشان داده است. باید توجه داشته باشید که پاریس، پایتخت سکولاریسم غرب و نماد مبارزه غرب با اسلام و ادیان دیگر است. پاریس جایی بود که انقلاب فرانسه، غرب سنتی و مذهبی را سرنگون کرد.

سکولاریسم هنوز هم بعد از گذشت 200 سال، ایدئولوژی غالب در فرانسه و به خصوص پاریس است. کاتولیک‌ها در فرانسه آن‌قدر افول کرده‌اند که سکولاریسم دیگر آن‌ها را دشمنی مقابل خود نمی‌داند و باید برای تعریف موجودیت خود، دشمن جدیدی پیدا کند. بنابراین من معتقدم حملات پاریس توسط عناصر نظامی‌گرای صهیونیست ترتیب داده شده بودند تا باز هم به تئوری برخورد تمدن‌ها دامن بزنند.

دلیل این‌که پاریس برای دو عملیات اخیر «پرچم دروغین» انتخاب شد این بود که مردم این شهر ناخودآگاه به دنبال دشمنی مذهبی می‌گردند تا خود را بر اساس آن تعریف کنند، چون سکولاریسم بدون وجود یک دین، موجودیتی از خودش ندارد. رهبر ایران هم با آگاهی از اهمیت پاریس است که هرگونه حادثه تروریستی یا عملیات پرچم دروغین در این شهر را گامی دیگر در مسیر جنگ با اسلامی می‌داند که پس از 11 سپتامبر آغاز کلید خورد. پاسخ رهبر به این جنگ، همان دعوت از جوانان غربی برای آغاز یک گفتگوی صادقانه بوده است.

دو نامه منتشر شده در واکنش به حملات فرانسه بود/ هرکسی جای رهبر ایران بود به جای جوانان سراغ روشنفکران می رفت/

*** بخش قابل توجهی از نامه مربوط می شود به اشاره آیت الله خامنه ای به مساله فلسطین به نظر شما چرا مساله فلسطین اینقدر از نگاه رهبر ایران اهمیت دارد؟


رهبر ایران می‌داند که تروریسم دولتی اسرائیل علیه فلسطینی‌ها در سرزمین‌های اشغالی، ریشه تروریسم و تمام ناآرامی‌ها در خاورمیانه است. فلسطین قلب خاورمیانه و قلب جهان اسلام و حتی تا اندازه‌ای قلب مسیحیت شرقی است. حمله به این سرزمین مقدس توسط صهیونیست‌ها و نسل‌کشی و قتل‌عام فلسطینی‌ها به دنبال آن، موجب بروز بی‌ثباتی دائمی در خاورمیانه شده است، چون مردم منطقه تا ابد، مشروعیتی برای این نسل‌کشی رژیم صهیونیستی قائل نخواهند شد.

صهیونیست‌ها تصور می‌کنند برای ادامه بقا مجبور هستند به اقدامات و خشونت‌های افراطی دست بزنند. از همین‌جاست که شعار موساد را گرفته‌اند: «فریب‌کاری در جنگ، ضروری است.» همین کار را هم دارند در منطقه انجام می‌دهند. می‌خواهند منطقه را بی‌ثبات کنند تا به اهداف توسعه‌طلبانه خودشان برسند و البته به این خاطر که اگر منطقه به صلح، رونق، ثبات و قدرت برسد، آینده اسرائیل به جهنم تبدیل خواهد شد. به خاطر همین موجودیت صهیونیستی تحت حمایت غرب است که این همه مشکلات در دنیا به وجود می‌آید. رهبر ایران هم مانند هر تحلیلگر دیگری این را می‌داند و با اشاره به تروریسم دولتی اسرائیل در کنار تروریسم داعش، می‌خواهد به جوانان غربی نشان دهد که مسئله فلسطین، مسئله‌ای اساسی و محوری در وضعیت کنونی خاورمیانه است.

دو نامه منتشر شده در واکنش به حملات فرانسه بود/ هرکسی جای رهبر ایران بود به جای جوانان سراغ روشنفکران می رفت/

*** برخی ممکن است نگران باشند که این نامه‌ها به دست افرادی در غرب نرسد که مخاطبان اصلی این نامه هستند. آیا چنین نگرانی وارد است؟

واقعیت این است که اگر می‌خواهید صدایتان را به گوش عموم مردم در غرب برسانید، باید راهی پیدا کنید تا رسانه‌های جمعی را گروگان بگیرید. من این را می‌دانم، چون مدت‌هاست تلاش می‌کنم مردم آمریکا را به موضوع 11 سپتامبر و سیاست جنگ با تروریسم علاقه‌مند کنم و هر زمان بتوانم رسانه‌های جمعی را فریب بدهم تا من را پوشش دهند، در این‌باره صحبت می‌کنم. مشکل این‌جاست که این رسانه‌ها همیشه پیامی را که به مردم می‌دهند، تحریف می‌کنند.

بنابراین شما باید یک تصمیم مهم را بگیرید. یا باید با رسانه‌های جمعی صحبت کنید که می‌دانید پیام شما را تحریف و تلاش می‌کنند چهره شما را تخریب کنند. یا باید رسانه‌های جمعی را دور بزنید و تلاش کنید از طریق رسانه‌های جایگزین و اجتماعی ارتباط مستقیم با جوانان برقرار کنید. در این مورد خاص باید امیدوار باشیم که رسانه‌های جمعی در عین این‌که تأکید خاصی روی این نامه نمی‌کنند، دست‌کم به انتشار این نامه، اشاره کنند. به این ترتیب، دست‌کم افرادی که به خواندن این نامه علاقه‌مند هستند، می‌توانند آن را در اینترنت پیدا کنند و بخوانند.

امیدواریم که پوشش نامه در رسانه‌های جمعی غرب، باعث شود تا آن دسته از جوانان غربی که استعداد بیدار شدن را دارند، از خواب بیدار شوند، اما در عین حال باید بدانیم که متأسفانه هیچ راهی وجود ندارد که مطمئن شویم نامه رهبر ایران به دست اکثریت جوانان در غرب می‌رسد.

اگر سازمان‌های غیردولتی در غرب داشتید که وظیفه توزیع این نامه را مثلاً در دانشگاه‌ها به عهده می‌گرفتند، شرایط خیلی فرق داشت. به نظر من، باید تلاش کرد تا چنین نهادهایی تشکیل شود. اگر عده‌ای جوان و مسلمان اقدام به توزیع این نامه کنند، کنترل آن‌ها برای دولت کار دشواری می‌شود. دست‌کم در آمریکا ما این تصور را داریم که طبق قانون اساسی، هنوز اندکی آزادی بیان و آزادی رسانه وجود دارد. مثلاً وقتی دانش‌آموزان دبیرستانی تصمیم می‌گیرند یک ایدئولوژی را ترویج کنند، پلیس به آسانی نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد. اگرچه زمانی که تشخیص دهند ممکن است این فعالیت‌ها برای دولت خطرناک باشد، افرادی نفوذی را میان آن دانش‌آموزان می‌فرستند و تلاش می‌کنند گروه آن‌ها را از بین ببرند.

البته گروه‌هایی از مسلمانان هم در آمریکا بوده‌اند که توانسته به فعالیت‌های خود ادامه بدهند. مثلاً گروهی از جوانان مسلمان وجود دارد که تحت مدیریت «فتح‌الله گولن» فعالیت می‌کنند. گولن که خودش از عوامل سیا است، پول‌های زیادی دارد که گفته می‌شود از قاچاق مواد مخدر به دست آورده است. وی پس از 11 سپتامبر با این پول‌ها، گروه‌های مسلمان عمدتاً ترک را مدیریت کرد تا نمایندگی‌هایی در مدارس و دانشگاه‌ها تشکیل دهند. وی حتی مدارس زیادی را در آمریکا تأسیس کرد. اما مقامات آمریکایی خیالشان از این بابت راحت است، چون گولن دوست خودشان است.

با این حال، شاید بتوان چنین گروه‌هایی را تشکیل داد که بتوانند گفتگوهایی میان ایران و جوانان آمریکایی، میان شیعیان و سنی‌ها و شاید میان مسیحی‌ها و مسلمانان برقرار کنند. دلیلی وجود ندارد که چنین گروه‌هایی نتوانند فعالیتی در آمریکا بکنند و مثلاً اخبار نامه رهبر ایران را میان جوانان منتشر کنند. بنابراین علاوه بر محتوای نامه رهبری، شیوه توزیع آن در غرب هم اهمیت زیادی دارد. این نامه قطعاً به دست نخبگان آمریکایی می‌رسد، اما مهم این است که به دست عموم جوانان هم برسند که مخاطبان اصلی نامه هستند.

مطالب مرتبط

تکرار رویه احمدی نژاد از سوی دکتر روحانی



غیبت رئیس جمهور در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام؛



تکرار رویه احمدی نژاد از سوی دکتر روحانی


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اعتراض رئیس‌جمهور به بررسی سیاست‌های برنامه ششم توسعه در مجمع، گفت: وقتی اعضای مجمع به پیشنهاد رئیس‌جمهور رأی موافق ندادند، ایشان به مجمع نیامدند.
ب
0 0

به گزارش جام نیوز به نقل از فارس، حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان برای چندمین بار پیاپی روز شنبه در جلسه مجمع تشخیص که 7 آذر به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار شد، شرکت نکرد.

 

حسن روحانی که به تدوین سیاست‌های برنامه ششم توسعه از سوی مجمع تشخیص معترض بوده، تاکید کرده که تدوین سیاست‌های برنامه ششم توسعه از وظایف دولت است، اما وقتی اعضای مجمع به پیشنهاد رئیس‌جمهور رأی موافق ندادند، ایشان دیگر در جلسات مجمع شرکت نکرده است.

 

رئیس‌جمهور که یکی از اعضای حقوقی مجمع است باید در جلسات حضور داشته باشد اما وی نیز همچون محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور سابق،‌ غیبت‌های زیادی در این زمینه‌ دارد و به بهانه‌ مشغله کاری در جلسات مجمع شرکت نمی‌کند.

 

در همین زمینه حجت‌الاسلام محمود محمدی عراقی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره علت غیبت روحانی در جلسات مجمع، اظهار داشت: این مسئله در همین جلسه اخیر از سوی آقای هاشمی مطرح شد؛ وقتی بحث سیاست‌های برنامه ششم توسعه در مجمع مطرح شد، آقای روحانی معتقد بود که تعیین این سیاست‌ها از وظایف دولت است و نباید مجمع در این مسئله ورود کند اما اکثر اعضای مجمع خواستند که مجمع درباره این سیاست‌ها ورود پیدا کند، لذا آقای روحانی بعد از آن جلسه دیگر در جلسات مجمع شرکت نکردند.

 

وی در پاسخ به این سوال که آیا ایشان به دلیل اعتراض به این روند مجمع از حضور در جلسات امتناع می‌کند، گفت: از صحبت‌های آقای هاشمی اینطور استفاده می‌شد، که انگار آقای رئیس‌جمهور وقتی نظر اعضای مجمع این گونه شد، قهر کردند و به مجمع نیامدند.

 

حجت‌الاسلام محمدی عراقی در عین حال به موضع سخنگوی دولت درباره علت غیبت روحانی اشاره کرد و یادآور شد: نماینده دولت گفته است که این غیبت فقط به خاطر مشغله کاری بوده است چراکه ممکن است مجمع چندین ساعت درباره یک ماده بحث کند؛ بنابراین فرصت رئیس‌جمهور با توجه به مشغله کاری اجازه حضور پیوسته را به وی نمی‌دهد اما هرگاه بتواند شرکت خواهد کرد.

مفتی اهل سنت خبر داد: موافقت شاه عربستان با لغو حکم اعدام شیخ نمر

مفتی اهل سنت خبر داد:


موافقت شاه عربستان با لغو حکم اعدام شیخ نمر


شیخ مهدی الصمیدعی امروز دوشنبه فاش ساخت: سلمان بن عبدالعزیز شاه عربستان ضمن موافقت با درخواست میانجیگیری من در خصوص لغو حکم اعدام شیخ نمر ،از امضای حکم اعدام شیخ نمر روحانی مبارز ومخالف آل سعود خودداری کرد.




به گزارش قدس انلاین به نقل ازخبرگزاری عراقی المعلومه ، الصمیدعی در مصاحبه با این رسانه گفت: طرف های سیاسی ودینی در عراق وخارج آن از وی خواستند که برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام شیخ نمر که اخیرا توسط دادگاه های عربستان تصویب شده بود میانجیگری کند.

الصمیدعی افزود: من از شاه عربستان خواستم شیخ نمر را عفو کند تا اینکه ایشان علاوه بر حمایت از طرح آشتی درعراق ، پیام آور صلح نیز باشند.

وی تاکید کرد: شاه عربستان از امضای حکم اعدام شیخ نمر خودداری کرد وما منتظر صدور حکم عفو هستیم.

خبرگزاری المعلومه متعاقبا شرح این مصاحبه را به تفصیل در پایگاه صوتیا منتشر خواهد ساخت.

مقامات سعودی در اواسط اکتبر سال گذشته میلادی حکم اعدام شیخ نمر را صادر کردند. دادگاه استیناف و دادگاه عالی عربستان حکم یاد شده را به تصویب رساندند و این حکم هم اکنون در انتظار تایید از سوی سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی است .

شیخ نمر النمر که برجسته ترین زندانی سیاسی عربستان به شمار می رود، در ماه جولای 2012(تیرماه 1391) در تایید اعتراضات مردمی در شهر القطیف، بازداشت شد.

وی در تاریخ 23 مهر 1393 به اتهامات واهی ایجاد آشوب در کشور و محاربه، به اعدام با شمشیر در انظار عمومی محکوم شد.

نجف مهدی پور : برقراری روابط با ایرا ن دردساز است!؟

http://s3.picofile.com/file/8225311242/%D9%86%D8%AC%D9%81.jpg


نجف مهدی پور کارشناس ارشد علوم سیاسی( مطالعات منطقه ای )



برقراری روابط با ایرا ن درد سر دارد!



بعد از توافق هسته ای و تولد برجام ، و امید واری جامعه جهانی مبنی بر حل بزرگترین معادله قرن 21،ما شاهد سفر های متعدد سران کشورهای دنیا اعم از شرق و غرب به ایران هستیم. مدیران شرکتها و نمایندگی های  بخشها ی اقتصادی  ، نظامی وفرهنگی به ایران سرازیر شدند. تعدادی ازاین هیئت ها به دنبال  روابط سیاسی بودند ،برخی نیز به دنبال بر قراری روابط اقتصادی  با ایران بوده وهستند  و بعضی به دنبال روابط نظامی  وکشوری مثل فدراسیون روسیه  در پی برقراری روابط همه جانبه با ایران است؛ بدون شک ترافیک سنگین حضور  غرب و شرق  در بزرگراه پرسود ایران  حسادتها و نگرانی هایی برای دشمنان ایران که از این  سفره بی بهره و یا کم بهره بودند به دنبال داشت ؛ هجوم زود هنگام مشتریان برقراری روابط با ایران ، کشورهایی همانند ایالات متحده ، رزیم اشغالگر قدس ، عربستان سعودی و حتی ترکیه را نگران وبه حسادت واداشت. کشورهایی مثل ترکیه که قبل از توافق ژنو  بیشترین بهره را از طریق واسطه گری بین ایران و کشورهای ثالث می بردند و از این راه سود هنگفتی را به جیب زده بودند ، یقینا حذف واسطه گری خویش را بر نتابیدند ؛ کشوری هایی نظیر عربستان سعودی ، امارات متحده عربی و قطر که در خلأ حضور ایرن در بازارهای پرسود انرژی  بر اثر تحریم های ناجوانمردانه بیشترین سود را می بردند و در بازار انرژی دنیا یکه تازی می کردند ، قطعا ورود مجدد ایران را به بازار انرژی  جهان مصیبتی سخت برای خود ارزیابی کردند! رزیم اشغالگر قدس که با لطایف الحیل هم نتوانست آمریکا را از توافق هسته ای با ایران باز دارد ونقاشیهای کودکانه نتانیاهو بیش از آنکه دنیا را از ترس به گریه بیاندازد ، دنیا را به خنده وا داشت ، وسرانجام غرب  از سر ناچاری تن به توافق با ایران داد و شاهد این تغییر چشمگیر در روابط بین الملل به نفع ایران بودیم ،  اسرائیل سخت از آینده این توافق مضطرب و پریشان شد وبه شدت خود را تنها دید و نژدیکی غرب به ایران را بیش از هرچیزی به زیان خویش دانست. ایالات متحده آمریکا که بر آن بود تا با خاتمه دادن به  پرونده هسته ای ایران ، پروژه نفوذ در ایران را بعد از نزدیک به چهل سال  مجددا فعال کند ، با تابلوی نفوذ مطلقا ممنوع  رهبر انقلاب  مواجه گردید و صدای ترمز کامیون نفوذش به گوش دنیا رسید و نهایتا نا امید شد ، واین یأس و نا امیدی  اورا به فکر تاکتیک های خطرناکی  واداشت  تا مانع از برخورداری سایر رقبا از بازار داغ ایران شود .لذا با توجه به بحران سوریه وعضویت آنان در  ائتلاف  کشورهای یاد شده بر علیه حکومت مشروع بشار اسد  ، بهترین  راه ضربه زدن به ایران  بعد از توافق هسته ای را شیطنت در روند برقراری  روابط ایران و کشورها ی مشتاق تشخیص دادند.لذا  با توجه به چشم انداز روابط راهبردی و استراتژیک  ایران و روسیه  و خصوصا ائتلاف محور روسیه ، ایران و عراق که  مسیر جنگ در سوریه رابا سرعت  به نفع محور مقاومت تغییر داد ا و نظر به اشتیاق بر قراری روابط سیاسی و اقتصادی فرانسه با ایران ، تمام انرژی خود را صرف  ایجاد خرابکاری در روند این ارتباطات نمودند  و از آنجایی که بعد از توافق هسته ای  منافع آنان به شدت تضعیف شده بود ، مصمم شدند تا با یک برنامه  واحد و مورد اجماع  ضمن لطمه وارد کردن به پرستیژ بین المللی کشورهایی نظیر روسیه و فرانسه ، اینطور به جوامع جهانی وانمود کنند که نزدیکی به ایران درد سر ساز است و به نوعی سخن،ایجاد ارتباط  با ایران  ممنوع است و در صورت عدم توجه به این هشدار ، کشورها به سختی عقوبت خواهند شد . براین اساس است که  تنها یک روز قبل از سفر آقای دکتر روحانی  به فرانسه ، پاریس دچار شدیدترین بحران امنیتی بعد از جنگ جهانی دوم می شود و آنگونه مردم بی گناه پاریس به خون آغشته شدند! لذا سفر دکتر روحانی به پاریس لغو شد و بر همین مبنا است که تنها بعد ازگذشت یک روز از سفر تاریخی ولادیمیر پوتین  به تهران و دیدار او با رهبرعالیقدر ایران که چشم جهانیان را خیره کرد ، فاجعه ی  سقوط جنگنده ی  سوخوی 24روسیه  را به دنبال داشت که  دنیا را شوکه نمود، و اینگونه روسیه از پشت خنجر می خورد  و طعم سفر پوتین به ایران را بر کام روسیه و پوتین تلخ می نماید! در این بین ،دنیا بیش از هر چیز متوجه  حامیان واقعی تروریسم  بین الملل گردید ! بدون شک سناریوی نخ نمای  حامیان تروریسم  بر کسی پوشیده نیست،هر چند آنان بسان کبک سر در زیر برف دارند. لیکن اختلاف نظر ناتو در قبال حماقت ترکیه که با طناب پوسیده ی آمریکایی ها وارد چاه ظلمانی روسیه شدند  حاکی از آگاهی آنان مبنی برشیطنت  دشمنان دوست نما دارد؛ نظر به آگاهی ناتو در شیطنت ترکیه ،حتی زمزمه هایی مبنی بر اخراج آنکارا از ناتو به گوش می رسد و همین امر اردوغان را مجبور به نرمش در مقابل مسکو نموده است. همچنین سفر فرانسوا اولاند  به روسیه  واتخاذ  موضع مشترک با پوتین نشانگر این حقیقت است که مسکو و پاریس قربانیان  واقعی سناریوی آمریکایی- صهیونیستی هستند و جرم مسکو وپاریس نزدیکی آنان به پارسیان است ! شواهد نشان می دهد به رغم تلاشهای  حامیان تروریزم ، روسیه با عزمی راسختر همزمان دو برنامه را در دستور کار دارد؛ نخست : مبارزه بی امان با داعش و حامیان تروریسم پرور، ازجمله کسانی که از پشت به روسیه خنجر زدند ، و دیگری تداوم اشتیاق مضاعف در برقراری روابط راهبردی با ایران . یقینا پاریس متوجه دسیسه چینی  صهیونیست ها، آمریکایی ها ، ترک ها و اعراب گردیده و اولاند نیز همانند پوتین بر این باور است که فرانسه هم از پشت خنجر خورده است! و اینجاست که باید مسیر روابط با ایران را در پیش گیرد و از درد سرهای ایجاد شده در نزدیکی به تهران نهراسد ؛ و بداند که ناتو پیمان مقدسی نیست و آمریکا باز می خواهد اروپا را درگیر جنگ با روسیه نماید و همچون جنگ جهانی دوم خود از دور ناظر بر این جنگ باشد.بدون شک خونهای به ناحق ریخته شده  مردم سوریه و عراق در این رسوایی ها بی تأثیر نخواهد بود!

پوتین قانون تحریم ترکیه را امضا کرد

پوتین قانون تحریم ترکیه را امضا کرد



مسکو - ایرنا- ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه قانون تحریم ترکیه را امضا کرد.

به گزارش ایرنا، دفتر مطبوعاتی کاخ کرملین روز شنبه اعلام کرد: رییس جمهوری روسیه قانون «تامین امنیت ملی روسیه و اعمال تدابیر اقتصادی ویژه در مورد ترکیه» را امضا کرد.
بر اساس این قانون بطور موقت واردات اقلامی از کالاها از ترکیه منع می شود و فقط کالاهایی که برای استفاده شخصی وارد خواهد شد مشمول این تحریم قرار نمی گیرد.
شرکت های گردشگری موظف شده اند براساس قانون جدید از اعزام گردشگران روس به ترکیه خودداری کرده و کارفرمایان روس هم از اول ماه ژانویه سال آینده حق بکار گرفتن شهروندان ترکیه را نخواهند داشت.
دولت روسیه هم موظف شده است کنترل بر وسایل حمل و نقل ترکیه را به منظور تامین امنیت عمومی روسیه تشدید کند.
این قانون در رابطه با سرنگونی هواپیمای روسی سوخو 24 توسط ترکیه وضع شده است.
جنگنده روسی «سوخو-24» روز سه شنبه در منطقه ای مرزی در سوریه در نزدیکی مرز با ترکیه سرنگون شد و به گفته «ولادیمیر پوتین» رییس جمهوری روسیه هواپیما با یک موشک هوا به هوا سرنگون شده است. این حادثه روابط روسیه و ترکیه را به تیرگی کشانده است.