دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی

دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی

بعضی از مراجع خبری و نیازمندیها



نفت، رانت و مشارکت سیاسی در شیخ نشینهای نفتی خلیج فارس

در گزارش سال ۲۰۱۶ «خانه آزادیFreedom House » کشورهای نفتی خلیج فارس فاقد حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی اعلام شده اند. عربستان سعودی کمترین امتیاز ۱۰، و قطر بیشترین امتیاز یعنی ۲۷ را در این رده بندی کسب کرده اند و به عنوان کشورهای غیر آزاد معرفی شده اند.
به گزارش " نفت ما " ، در گزارش سال 2016 «خانه آزادیFreedom House » کشورهای نفتی خلیج فارس فاقد حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی اعلام شده اند. عربستان سعودی کمترین امتیاز 10، و قطر بیشترین امتیاز یعنی 27 را در این رده بندی کسب کرده اند و به عنوان کشورهای غیر آزاد معرفی شده اند. میانگین این امتیاز برای شیخ نشینهای نفتی خلیج فارس 22  می باشد. در مقابل ایالات متحده با 90 امتیاز و کشورهای اروپایی با میانگین 88 ، آزادترین کشورهای جهان از نظر شاخص حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی اعلام شده اند.   
نفت همواره به عنوان یک کالای استراتژیک اهمیت سیاسی و اقتصادی بسیاری به ویژه برای کشورهای خاورمیانه ای داشته است.نفت باعث ایجاد فرصت های فراوانی شد، امپراتوری های بزرگ صنعتی طی قرن بیستم حداقل یک جنگ بزرگ براه انداختن که باعث گستر ش استفاده از نفت شد، اوپک متولد شد، سیاست های جهانی با یکدیگر همتراز شدند، با جرات می توان گفت کشف ذخایر عظیم نفت در خاورمیانه در شکل گیری جهانی که ما در آن زندگی می کنیم نقش بسیار مهمی ایفا کرده است. این واقعیت که این منطقه بیشترذخایرنفت جهان رادرخودجای داده است نیزبه خاورمیانه اهمیت بسزایی در اقتصاد جهانی اعطاکرده است. علاوه برحضور بازیگران خارجی، بسیاری از عوامل داخلی مثل بی ثباتیهای سیاسی و اقتصادی نیز معضلات و چالشهایی جدی بر سر راه توسعه این منطقه به وجود آورده اند.
مونارشیها و شیخ نشین های خلیج فارس به صورت خانوادگی و موروثی کشورهای خود را اداره می کنند. شیخ نشینهای خلیج  فارس فاقد احزاب سیاسی اند. در سایر کشورهای خاورمیانه که منابع و قابلیت های دولت به مانند پادشاهی های نفت خیز چندان گسترده نیست و تنش های سیاسی فراگیرتر است و محدود به اقلیت های حاشیه نشین نیست، فشار به مراتب بیشتری بر مناسبات حکمرانی وارد می شود. دولتهای خاورمیانه ای همواره تلاش کرده اند بدون توجه به مشکلات پایه ای در روندهای دولت – ملت سازی منطقه  وتنها با اتکا به درآمدهای نفتی این مشکلات هویتی را حل کنند.
اگر بخواهیم به طور مشخص به تشریح اوضاع  سیاسی شیخ نشینهای نفتی خلیج فارس بپردازیم؛ می توان موارد زیر را به عنوان مشترکات سیاسی این منطقه برشمرد. نکته جالب توجه در مورد این مشترکات اینست که در اکثر این موارد می توان ردپای عامل نفت و درآمدهای نفتی را نیز مشاهده کرد.
1-بحران مشروعیت، هویت و اصالت: شاید بتوان گفت هر چند با درجات مختلف ولی همگی کشورهای خاورمیانه از بحران مشروعیت و هویت رنج می برند. به دلیل فقدان دولت ملت سازی در منطقه ، کشورهای خاورمیانه ای تلاش می کنند با اتکای کامل بر درآمدهای نفتی خود به مقابله با بحران های هویتی و در واقع خرید مشروعیت خود اقدام کنند.
2-بحران نمایندگی: در کشورهای نفتی خاورمیانه به دلیل اینکه دولت از نظر مالی وابسته به مردم خود نیست و با استفاده از منابع طبیعی به جای دریافت مالیات از مردم به آنها سوبسید نیز می دهد، این دولت دیگر خود را نماینده و پاسخگوی ملت نمی داند.
3-انتخاب نخبگان سیاسی بر اساس الگوهای خویشاوندی و فقدان شایسته سالاری در روند چرخش نخبگان
4-سیاست های پوپولیستی را نیز می توان  یکی دیگر از ویژگی های مشترک نظام های سیاسی در این منطقه بحران زا دانست. درآمدهای نفتی همواره عاملی تقویت کننده برای سیاست مداران پوپولیست بوده که به وسیبه درآمدهای هنگفت نفت سعی در اتخاذ سیاست های عوام فریبانه داشته اند.
5-دولت محوری و اقتدارگرایی نظامی : بسیاری از کشورهای خاورمیانه ، بخش اعظمی از ثروت نفتی خود را که باید صرف توسعه اقتصادی شان کنند صرف مسائل امنیتی میکنند. در نتیجه چنین هزینه هایی از توان سرمایه گذاری کشور می کاهد و منابع محدود این جوامع را در زمینه کاملاً ناکارا مصروف می دارد، وبه این طریق جلوی رشد و توسعه  اقتصادی را می گکیرد. این هزینه ها تنها باعث نابودی منابع ضعیف و بی بنیۀ این کشورها ، بلکه باعث اضمحلال ساختار این جوامع می شود.
6-ناکارآمدی احزاب سیاسی را می توان از دیگر مشترکات سیاسی اکثریت قریب به اتفاق کشورهای خاورمیانه ای به حساب آورد. دولت های رانتی به دلیل تسلط بر منابع نفتی و در نتیجه تسلط  بر جامعه مانع از شکل گیری هر گونه فعالیت های اجتماعی و سیاسی از جمله احزاب سیاسی می شوند.
7-فقدان یک الگوی بومی و منطقه ایبرای توسعه و دنباله روی مطلق از الگوهای  توسعه سیاسی و اقتصادی غربی که در اکثر موارد نیز این الگوهای وارداتی کمکی به حل مشکلات ریشه ای منطقه نمی کند.
یکی از موانع جدی اصلاحات در خاورمیانه اعم از شیخ نشینهای نفتی خلیج فارس، جایگاه و نقش دولت های رانتی در این گونه نظام های حکومتی بوده است. ظهور دولت رانتی در خاورمیانه تاثیر زیان آوری بر توسعه اقتصادی و نیز گسترش آزادی های سیاسی داشته است. ، اما به نظر می رسد اکثر حکومت های خاورمیانه به دلیل اقتصادهای بیمار و متکی به رانت خود در معرض ابتلا به دیکتاتوری هستند و یاحتی بعضاً به این بیماری مبتلا شده اند. تاثیر اقتصادی این پدیده را می توان در وابستگی دولت به رانت ها به عنوان منبع اصلی درامد مشاهده نمود که اساسا از نفت حاصل می شود. این وضعیت به نوبه خود مانع ظهور بورژوازی مستقل شده است که می تواند دولت را در فعالیت های اقتصادی سهیم کند یا در تنظیم حقوق ، مسئولیت ها و تکالیفش مورد اعتراض قرار دهد. دولت در عمل تلاش نموده است تا جمعیت را از طریق ارائه مجموعه ای از خدمات و فعالیت های اقتصادی که هزینه شان از طریق درآمدهای رانتی تامین می شود، راضی نگه دارد.
ایجاد و پیشبرد سیاستهای پوپولیستی و شکل دهی جامعه توده ای از مشخصات حکومت های رانتیر می باشد. هرگاه جامعه به سمت توده ای بودن حرکت کند مردم از بسیاری از حقوق خود به دلیل نداشتن آگاهی محروم خواهند بود. ضعف طبقه  متوسط و بورژوای منتقد که همواره دولت را در رابطه با سیاستهای اقتصادی و سیاسی اش مورد بررسی و نقد قرار دهد در یک جامعه توده وار دولت رانتیر را قادر می سازد که به سیاست های اقتدارگرایانه و غیر مسئولانه خود به راحتی ادامه دهد.
سمیه نوظهوری/کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه

آقای احمدی نژاد ! و تواصوا با الصبر!

آ

نتیجه تصویری برای نجف مهدی پور عکس



آقای احمدی  نژاد ! و تواصوا با الصبر!

 

تقریبا حدود یک سال پیش دکتر احمدی نژاد مجددا در فضای سیاسی کشور به تیتر اول رسانه ها تبدیل شد، و این ناشی از تحرکات سیاسی و اجتماعی رئیس دولتهای نهم و دهم است که به بهانه های مختلف در مجالس و محافل گوناگون حاضر می شود و به سخنرانی و نقد رقبا می پردازد  . برداشت و برآیند عمومی حکایت از ورود احمدی نژاد به انتخابات ریاست جمهوری  96را دارد و هر چه به پایان دوره دولت یازدهم نزدیکتر  می شویم ،فضای انتخاباتی شفاف تر میشود و به نوعی سخن، در فضای گرگ و میش انتخابات ریاست جمهوری قرار می گیریم. قطعا بنا به دلایل و ویژگی های شخصیتی، احمدی نژاد از پتانسیل حرارتی ویژه ای برخوردار است و این ظرفیتهای ویژه جدا ازپیش بینی  هر گونه نتیجه، باعث گرمی کوره انتخابات خواهد شد ؛ لذا به جهت اهمیت موضوع ، ازدیگاه واقعگرایی  به تحلیل آن می پردازیم و طرح این مسئله مستلزم  تحلیل مو شکافانه و همه جانبه  پروسه ی حضور ایشان در انتخابات ریاست جمهوری 96است . یقینا هرگونه بحث  و نتیجه گیری بدون توجه جدی به مفروضاتی همچون شورای نگهبان، دکتر حسن روحانی، ، قدرت احزاب و افکار عمومی در داخل و فضای خارجی اعم از منطقه ای و بین المللی مردود و ابتر خواهد بود ،لذا در طول تحلیل با فاکتور گیری از مؤلفه های اساسی سعی بر آن است تا موضوع به فرجام رسد.در ابتدای امر، آمدن یا نیامدن احمدی نژاد به عرصه انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر تصمیم وی به تأیید شورای نگهبان منوط و مشروط است .اولین پرسش این است که آیا احمدی نژاد قادر خواهد بود که از سد شورای نگهبان عبور کند ؟ پرسش دوم ؛ آیا ضعف دکتر روحانی و دولت یازدهم آنگونه برجسته است که احمدی نژاد امیدوار به حضور آبرومندانه و پیروزمندانه در عرصه انتخابات 96 باشد ومیدان اجرا را در میانه راه از دولت روحانی باز پس گیرد؟ پرسش سوم؛ به فرض مقبولیت احمدی نژاد در نزد بزرگان اصولگرایی ،آیا احزاب اصولگرا بنا به ضرورت ، توانمندی ائتلاف و یک کاسه کردن آراء را به نفع دکتر احمدی نژاد دارا خواهند بود ؟آیا در اردوگاه احزاب رقیب ،اختلافات به انفکاک ملموس منجر خواهد شد؟ پرسش چهارم ؛آیا فضای افراط محور  منطقه ونگاه منفعت جویانه قدرتهای بزرگ درچارچوب مدل مذاکره  بین المللی ،پذیرای احمدی نژاد  به عنوان رئیس جمهوری ایران خواهد بود؟ و چندین آیای دیگر.لذا با ترتیب و ترتب و  تفصیل به موضوع فوق می پردازیم. باید گفت شبهه ی تأیید احمدی نژاد از سوی شورای نگهبان ، مسئله ای حل نشده است؛ در طول 8سال ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد کم مواردی وجود ندارد تا بهانه رد صلاحیت وی در انتخابات ریاست جمهوری 96 شود.به عنوان مثال 1- به اصطلاح لجبازی های انتخابات 88؛2- برکناری وزیر اطلاعات وحواشی آن وعزل غیر متعارف متکی وزیر خارجه وقت.3- اختلافات همیشگی بین دولت و مجلس و قوه ی قضاییه ،چون باورها بر این بود که  دولت وشخص رئیس جمهور دلیل این اختلافات است.4- موضوع بعضی از معاونین رئیس جمهوری و مشکلات فرهنگی و اقتصادی. حال به هریک از سئوالا ت مطروحه می پردازیم.با توجه به کارنامه و عملکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها در انتخابات اخیر مجلس و خبرگان رهبری؛ رد صلاحیت دکتر احمدی نژاد شگفت آور نخواهد بود.مسئله بعدی سیگنال دکتر روحانی و عملکرد دولت تدبیر و امید است که تا چه حد این جرأت را به احمدی نژاد و یا هر کاندیدایی دیگر می دهد تا به رقیب وی تبدیل گردد.واقیعیت این است که دولت تدبیر و امید نتوانسته رضایت را در سبد خواسته های مردم جای دهد وحتی بخشی از طرفداران روحانی نارضایتی خویش را از دولت به نوعی نشان می دهند. کارت برجام در نزد عموم از اعتبارقوی برخوردار نیست؛ لذا تکیه بر کارت برجام در جمع آوری آرائ ، آنچنان امیدوارکننده نیست.نباید فراموش کرد که پیروزی دکتر روحانی در انتخابات 92معلول کناره گیری دکتر عارف بود؛ حال آنکه عارف در بحث ریاست مجلس 95 به شدت از روحانی و کابینه اش گله مند است، وما شاهد بودیم که بهترین موقعیت فراهم شده بود  تا عارف بر مسند قوه ی مقننه تکیه کند ولی توجیهات اصلاح طلبان مانع از وقوع این امر شد.بنا برین ،علیرغم کم امیدی به  شورای نگهبان ،احمدی نژاد می تواند به پایین آمدن سطح محبوبیت روحانی امیدوار باشد. در مبحث احزاب، به خصوص احزاب اصولگرا ، تا این لحظه اجماعی در حمایت از احمدی نژاد وجود ندارد و به طور پراکنده از ایشان اعلام حمایت می شود و تنها امید احمدی نژاد به اختلافات حزبی در اردوگاه رقیب است که به جهت سهم خواهی ها و تقسیم منافع دچارنوعی تفرقه شده اند.به آخرین مؤلفه می پردازیم که همانا بحث ظرفیت منطقه وفضای  بین المللی است که آیا پذیرای احمدی نژاد خواهد بود یا نه؛ در عرصه منطقه ای و جهانی باید پذیرفت که همسایگان دور و نزدیک در دهکده جهانی برپیروزی و شکستهای انتخاباتی بازیگران سیاسی اثر گذار خواهند بود ؛با این توصیف هر چند انتخابات در ایران کمترین تأثیر پذیری را از خارج دارد ولی همین تأثیر کم، گاهی اوقات به متغیری مهم تبدیل می شود.جبهه گیری رؤسای دولتهای غیر منعطف فعلی خاورمیانه همانند ترکیه ، عربستا ن ومصرو تغییرات درحال شکل گیری ژئوپلتیک غرب آسیا (جنگ سرنوشت ساز در عراق، سوریه ،یمن و ناآرامی در بحرین) و حساسیتهای ایدئولوژیک آنان به اضافه وِیژگی منحصر به فرد پوتین در رأس قدرت نوظهور روسیه وفضای گفتگو محور بین ایران و ایالات متحده ، قطعا پذیرای ایران احمدی نژادی نخواهند بود و هر کدام به نحوی در فضای تبلیغاتی ،جامعه رأی دهنده ایران را تحت تأثیر خود قرار خواهند داد تا احمدی نژاد پیروز انتخابات لقب نگیرد.از سویی دیگرشواهد نشان می دهد، در کشورهای ریاستی ، معمولا پست ریاست جمهوری با یک تنفس انتخاباتی، 8ساله خواهد بود و شانس کمی وجود دارد تا که رقبا مشکلی در استمرار پیروزی دولت جاریه  ایجاد نمایند . نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 88 تجربه بسیار مهم و مصداق عینی این مدعا است.میرحسین موسوی که کاندیدای مورد نظر اصلاح طلبان بود در مقابل احمدی نژاد شکست خورد. بنا بر تحلیل نگارنده تنها رقیب جدی روحانی در بین کل جبهه اصولگرایی ، دکتر احمدی نژاد است که علیرغم داشتن آراء چشمگیر،دشمنان متنفذ عدیده ای نیز دارد؛ با این توصیف در این دوره نخواهد توانست در مقابل روحانی پیروز میدان باشد.بعضی ازاصولگرایان با تجربه ،که برای انتخابات پایان قرن ،برنامه ریزی نموده اند و به نوعی رقابت درون حزبی با هم دارند و به هیچ وجه در این دوره از انتخابات شرکت نخواهند نمود  با علم به اینکه کسی قادر نخواهد بود تا روحانی را با شکست انتخاباتی مواجه سازد ، برآنند تا مقدمات حضور دکتر احمدی نژاد را در انتخابات 96 فراهم سازند حتی شاید در کمک به تأیید صلاحیت وی بکوشند و با شیر کردن احمدی نژاد او را وارد رقابت با روحانی نمایند ؛ سپس از او یک شکست خورده سیاسی بسازند و خود در انتخابات 1400 و با گذر از احمدی نزاد پیروز انتخابات شوند.مع الوصف احمدی نژاد نباید خود را وارد کارزار انتخابات 96 نماید، به عقیده نگارنده در  صورت ورود احمدی نژاد به انتخابات 96 دو سرنوشت در انتظار او خواهد بود؛1- احمدی نژاد رد صلاحیت خواهد شد و این امر او را به نا فرمانی خواهد کشانید و موجب پایان عمرسیاسی او خواهد بود.2- احمدی نژاد تأیید صلاحیت خواهد شد ولی شکست خورده بزرگ لقب خواهد گرفت و در آینده نیز شانسی برای کسب قدرت نخواهد داشت.البته با ید توجه داشت که  نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا که در آواخر سال میلادی جاری انجام می گیرد بی تأثیر بر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران نخواهد بود. پیروزی ترامپ جمهوریخواه در ایالات متحده می تواند مؤلفه محرک آمیزی در جامعه ی رأی دهنده ایران باشد که یک دست راستی مقتدر، پیروز انتخابات ریاست جمهوری  ایران باشد. و بالعکس پیروزی خانم کلینتون انگیزشی در روند نتیجه گیری انتخابات 96 ایران ایجاد نخواهد کرد.در پایان  می توان گفت :اگراحمدی نژاد 4سال دیگر تحمل نماید ،رئیس جمهور آغاز هزاره سوم ایران لقب خواهد گرفت! اگر مردی صبور باشد!!!

 

نجف (کاوه) مهدی پور کارشناس ارشد علوم سیاسی

هشدار سوریه به ترکیه

خبرگزاری میزان- مشاور سیاسی و اطلاع رسانی رئیس جمهور سوریه گفت که این کشور در برابر اشغالگری ترکیه نمی تواند سکوت کند.
هشدار صریح دمشق به آنکارا درباره تجاوز به خاک سوریهبه گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان ؛ بثینه شعبان روز پنج شنبه در مصاحبه با شبکه العالم ضمن هشدار درباره هرگونه دخالت نیروهای خارجی در کشورش گفت: سوریه در برابر اشغالگری ترکیه نمی تواند سکوت کند.
 
وی در پاسخ به سوالی درباره موضع دمشق درخصوص ورود نیروهای ترکیه به خاک سوریه تاکید کرد: سوریه نمی تواند در برابر هرگونه اشغالگری خواه در حال حاضر یا گذشته یا آینده سکوت کند.
 
ارتش ترکیه از دو هفته پیش با نقض حاکمیت سوریه، وارد شمال این کشور شده است.

استقبال گرم عراق از هیات انصارالله، دولت امارات را برآشفت

استقبال گرم عراق از هیات انصارالله، دولت امارات را برآشفت

تهران - ایرنا - پایگاه خبری اخبارالساعه امروز (پنجشنبه) به نقل از انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات، استقبال وزیر خارجه عراق از هیات انصارالله را پیامی منفی به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس توصیف کرد.

براساس این خبر، انور قرقاش در صفحه توییتر خود استقبال رسمی ابراهیم الجعفری وزیر امور خارجه عراق از هیات انصارالله را پیام منفی جدید دانسته و آن را جزو اولویت های بغداد ندانست.
هیاتی از نمایندگان جنبش انصارالله یمن به ریاست محمد عبدالسلام در روزهای اخیر به بغداد سفر و با برخی از مسوولان سیاسی و نظامی عراق دیدار کرد.
نخستین دیدار نمایندگان انصارالله در یمن با ابراهیم جعفری، وزیر امور خارجه عراق بود. هیات نمایندگان انصارالله که سفری دوره ای را به شماری از کشورهای منطقه از جمله لبنان و ایران آغاز کرده است در دیدار با مسوولان عراقی جدیدترین تحولات از جمله تجاوز سعودی- آمریکایی به یمن، آخرین نتایج گفت وگوهای صلح یمن و راه های کمک به ملت یمن برای مقابله با محاصره عربستان را بررسی کرد.