جعفر
حق پناه در ایران نوشت: تحلیل کودتای نافرجام ترکیه، صرفنظر از اصل مجاورت
جغرافیایی و معنوی این رویداد و پیوستگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی،
اقتصادی و امنیتی این کشور با ایران، به جهت پیامدهای منطقهای آن نیز بر
منافع و امنیت ملی کشورمان حائز اهمیت فراوانی است که ذیلاً به برخی نکات
در این ارتباط اشاره می شود:
الف: بیش از هر چیز تحلیل علت
شناختی، روندشناسی و فرجام شناسی این رویداد براساس واقعیات عینی و پرهیز
از گمانهزنیهای توهمزا مانند توطئهانگاری کودتا و طراحی آن از سوی
حکومت اردوغان یا یک دولت دیگر ضرورت دارد. ترکیه مانند سایر جوامع جدید
پیچیدهتر از آن هست که به راحتی بتوان به این گونه مهندسیهای ناشیانه
روی آورد.
ب: در غیاب رسانههای حاکمیتی تحت کنترل کودتاگران،
شبکههای اجتماعی و نهادهای مدنی نقش مؤثری در شکست طرح کودتا داشتند و
آنها با اطلاعرسانی آگاهسازی، سازماندهی و ترغیب مردم به مقاومت
قابلیتهای بیبدیل خود را به نمایش گذاشتند و حضور توده وار مردم در
خیابان را که تنها می توانست هرج و مرج مضاعف به همراه آورد را به شبکه
اجتماعی متشکل از شهروندانی آگاه به شرایط و مطالبات خویش بدل نمودند.
ج:
البته اقدام ناموفق نظامیان در ترکیه، شکنندگی وضعیت ثبات سیاسی و
دموکراسی در کشوری که روزگاری داعیهدار تبدیل شدن به الگوی توسعه و
حکمرانی مطلوب در منطقه را بر سر می پروراند را بازنمایی می کند؛ با این
همه باید به نقش مؤثر جامعه مدنی در این کشور اشاره کرد که برای اولین بار
طی 5 دهه گذشته، پنجمین تلاش نظامیان برای مداخله در حوزه سیاست را ناکام
نهاد. مطالعه تطبیقی کودتای ناموفق اخیر ترکیه با کودتای پیروز دو سال
گذشته در مصر درسآموز است.
د: آنچه ترکیه را با وجود برخی
پیشرفتهای نامتوازن اقتصادی و علمی به سمت بی ثباتی شدید سوق داد،
ماجراجویی در سیاست خارجی بویژه در بحران سوریه از یک سو و ایجاد انسداد
سیاسی، انسجام زدایی در داخل و دامن زدن به گسست های اجتماعی بویژه
شکافهای قومی مذهبی بود که جامعه را به سمت قطبی شدن راند و بخشی از
گروهها و نخبگان به حاشیه رانده شده را به طراحی کودتا واداشت.
ﻫ:
رسانههای دولتی، غیردولتی و شبکههای اجتماعی ایرانی توجه درخوری نسبت
به این رویداد نشان دادند. با وجود همزمانی این واقعه با رویداد تروریستی
فاجعهبار در فرانسه و همنوایی عمومی مردم و دولت جمهوری اسلامی با
قربانیان عملیات تروریستی در نیس، اصل مجاورت و در هم تنیدگی مسائل و نیز
دغدغههای مشترک دو کشور همسایه باعث شد که واکنشهای گسترده و سریع نسبت
به این رویداد در کشورمان رقم بخورد. در عین حال باید به ضعف در ارتباطات
مستقیم میان دو کشور همسایه و بروز معضل همیشگی تغذیه خبری از رسانههای
غربی نیز اذغان نمود.
و: جمهوری اسلامی ایران از هیچگونه بی ثباتی و
آشوب در مناطق همجوار و کشورهای همسایه از جمله ترکیه سود نمی برد. تجربه
دهههای اخیر تحولاتی منطقهای نشان می دهد که با وجود برخی
فرصتسازیهای پرهزینه موقتی،بی ثباتی در منطقه عمدتاً به افزایش مداخلات
خارجی انجامیده و در درازمدت جز افزودن بر هزینههای سیاسی و ملی برای
کشورمان ارمغانی نداشته است.
ز: واکنش بهنگام مسئولان دولتی و
رسانههای کشورمان و ابراز نگرانی، محکومیت اقدام کودتاچیان و دفاع از
برقراری نظم و ثبات در کشور همسایه، امری لازم و ضروری بود. سرعت عمل در
این ماجرا علاوه بر تبیین موضع اصولی کشورمان برابر این گونه اقدامات
غیراصولی و مردمستیزانه، مجال بهرهبرداری جریانها و دولتهای رقیب را
که هرگونه ماجراجویی منطقه ای را به شکلی به جمهوری اسلامی ایران منتسب
می کنند، سلب نمود.
در پایان باید گفت با وجود برخی انتقادات صریح و
اصولی ایران به رویکردهای منطقهای ترکیه و فاصله و رقابتهای موجود میان
دو کشور در عراق و سوریه و اخیراً مناسبات آنکارا و تل آویو، این بی
ثباتیها مبنای تنظیم مناسبات و قدرت افکنی کشورمان در برابر دولتهای
همسایه به شمار نمیآیند.
ترکیه طی ماههای اخیر و پس از روی کار
آمدن نخست وزیر جدید، چرخش معناداری در سیاست خارجی در پیش گرفته که امیدها
به ابتکارات منطقهای و همکاریهای دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران برای
کاهش بحران در منطقه بویژه بحران در سوریه را افزایش می دهد.