«وهابی های جاعل»
قبولم گر کند زینب (س) به سربازی به سر آیم و سر بازم در این بازی
حرا می های تکفیری و ترک تاز حرم را صید خود دانند چو یک تازی
بداند خصم دون، ساکت نمی ماند لرستانی و ا یلامی و اهوازی
کجا جان می برد داعش ز گردانی خراسانی و کرمانی و شیر ازی
حلب مانند خونین شهر ایران شد سلیمانی، جهان آرا و خرازی
اگر ایران من صبرش شود لبریز پشیمان می کند داعش ز شهنا زی
سعودی ها چه می دانند ز چمران ها سه صفرش می کند قاسم در این بازی
قطر چون کفتری در عمق چاهیست چه داند کفتری ا ز باز پروازی
قطر چون قطره ای در دشت دنیاست و ایران خفته شیری با سر افرازی
نصیحت کن تو آتا ترک عثمانی مشو هم کاسه با داعش که می بازی
علی مولا، علی والی، علی حیدر فقط با یا علی ( ع) میدان نمی بازی
و می رانم وهابی های جاعل را ز موصل تا حلب ، درعا و بنغازی
شاعر: نجف{کاوه) مهدی پور