دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی

دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی

اقدامات ضدایرانی ترامپ چه خواهند بود؟

اولین اقداماتی که ترامپ درخصوص ایران پی می‌گیرد
ترامپ همچنین در کارزار انتخاباتی خود بارها و بارها از توافق هسته‌ای ایران و 5 +1 که کشورش نیز یکی از آن‌هاست و نقش تعیین‌کننده‌ای در ضعیف بودن این توافق بازی کرده، به‌عنوان یک توافق ضعیف یاد کرده و مدعی شده است که قطعاً این توافق را پاره خواهد کرد و به دور خواهد ریخت.
به گزارش مشرق، شاید این سؤال برای خیلی از مردم و کارشناسان پیش آید که اولین اقداماتی که ترامپ در ابتدای ریاست‌جمهوری خود در قبال ایران انجام خواهد داد چیست و از ترامپ خصوصاً در یک سال اول ریاستش بر کاخ سفید، بایستی انتظار چه رفتارهایی داشت.
 
پاسخ به این سؤال، به دو موضوع برمی‌گردد. اول به واکنش‌های وی و کابینه‌ی وی به ایران و موضوعاتی که در کارزار انتخاباتی از آن سخن رانده است و دوم و مهم‌تر به اموری که توسط دولت اوباما و سایرین به وی تفویض شده است.

الف) واکنش‌های ابتکاری ترامپ به ایران

1. ترامپ در کارزار انتخاباتی درخصوص ایران بارها ادعا کرده است که این کشور «یک تهدید برای آمریکا و نظم بین‌المللی به‌شمار می‌رود» و «او حتماً با این تهدید برخورد خواهد کرد». علاوه بر ترامپ، وقتی به اعضای کابینه‌ی وی نیز نگاه می‌کنیم، چنین برداشتی از ایران وجود دارد. ترامپ و کابینه‌اش ایران را تهدید تلقی می‌کنند.

همین چند روز پیش گزینه‌ی احتمالی ترامپ برای وزارت امور خارجه‌ی آمریکا، با کنار هم قرار دادن ایران و کره‌ی شمالی مدعی شد، این دو کشور را تهدیدی علیه نظم بین‌المللی محسوب کرد. سوای از بررسی علل این موضوع و تأثیر رسانه‌ها در بزرگ‌نمایی از این عبارات و گلچین کردن این عبارات در سخنان ترامپ و تیمش و سوای از اینکه آیا ترامپ اساساً توان عملی کردن آنچه می‌گوید را دارد یا خیر (که این دو موضوع در مجال این یادداشت نمی‌گنجد)، آنچه مطمح نظر است این است که ترامپ ایران را تهدید می‌داند و اینکه چه برخوردی در روزهای اول ریاستش بر کاخ سفید با آنچه آن را تهدید می‌نامد، خواهد داشت، مورد توجه است.

ترامپ همچنین در کارزار انتخاباتی خود بارها و بارها از توافق هسته‌ای ایران و 5 +1 که کشورش نیز یکی از آن‌هاست و نقش تعیین‌کننده‌ای در ضعیف بودن این توافق بازی کرده، به‌عنوان یک توافق ضعیف یاد کرده و مدعی شده است که قطعاً این توافق را پاره خواهد کرد و به دور خواهد ریخت.
 
اعضای تیم ترامپ نیز هریک درخصوص این سند صحبت کرده‌اند و آن را شکننده‌ترین توافق تاریخ و کاملاً مخالف با منافع آمریکا و در تناقض با آنچه منطق خلع سلاح هسته‌ای می‌نامند، تلقی کرده‌اند و برآن بوده‌اند که با به قدرت رسیدن ترامپ، وی این توافق را از بین خواهند برد و تلاش خواهد کرد تا پایه‌های این توافق را محکم کنند.

برای مثال، نامزد پست وزارت خارجه اظهار داشته است که گفت‌وگو‌های محکمی را مجدداً برای تحکیم وضعیت این سند به نفع منافع آمریکا با ایران انجام خواهد داد. آنچه در تمامی این سخنان نمود پیدا می‌کند، این موضوع است که ترامپ و تیمش توافق هسته‌ای ایران را نمی‌پذیرند و به ادعای خودشان آن را از بین خواهند برد.
 
البته هرچه به روزهای شروع ریاست‌جمهوری ترامپ نزدیک شدیم، از ماهیت این رجزخوانی‌ها و لفاظی‌های سیاسی و بین‌المللی ترامپ و تیمش کاشته شد و از پاره کردن برجام، که روزگاری وی درخصوص آن سخن می‌گفت، فاصله گرفته شده و از پذیرش در عین مذاکره برای تغییر برخی از بندهای آن سخن گفته شده است.
 
بنابراین اولین چیزی که باید از ترامپ انتظار داشت، همین موضوع برجام است. ترامپ با این وعده‌ها به ریاست‌جمهوری رسیده است. بنابراین تلاش خواهد کرد نشان دهد به‌دنبال رسیدن به این وعده‌ها نیز هست. تلاش برای فشار به ایران برای مذاکره‌ی مجدد برجام از گام‌هایی است که بایستی از ترامپ انتظار آن را داشت.
 
اما از دیگر سو، ترامپ به‌خوبی می‌داند که طرف ایرانی (اگر نه در دستگاه اجرایی)، در سطح حاکمیتی به‌شدت مخالف هر چیزی است که وی درخصوص برجام می‌اندیشد. همین چند روز پیش بود که عباس عراقچی، که عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده‌ی ایران محسوب می‌شود، در واکنش اظهار داشته بود که پرونده‌ی گفت‌وگو‌ها بسته شده است و به‌هیچ‌وجه باز نخواهد شد. بسیاری از نخبگان از جمله وزیر خارجه نیز اظهار داشته بودند که تغییر دولت‌ها تغییری در تعهداتشان ایجاد نخواهد کرد.
 
موضوعی که به‌درستی اظهار شده است. اما هیچ‌یک از این‌ها برای ترامپ به‌عنوان تاجری که به از دست دادن‌ها بسیار حساس است، تمام‌کننده نیست. آنچه برای او تمام‌کننده است همان ماهیت بازدارنده‌ی جمله رهبر انقلاب است که فرمودند اگر آمریکایی‌ها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش خواهیم زد. ترامپ و به‌خصوص تیم وی که سابقه‌ی مدیریت در دستگاه اجرایی آمریکا را دارند، به‌خوبی از سطح واقعی بودن سخنان رهبر انقلاب باخبرند. آن‌ها به‌خوبی می‌دانند بسیاری از دردسرهای آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا، به‌خاطر تصمیمات ایران در سطح حاکمیتی است. لذا از کنار این عامل بازدارنده به‌راحتی عبور نخواهند کرد.
 
ممکن است در چند روز و ماه نخست ریاست ترامپ بر کاخ سفید، صداهایی ناظر به گفت‌وگوی دوباره درخصوص برجام شنیده شود، ولی از یک‌سو ترامپ از ماهیت اقدام متقابل ایران در سطح حاکمیتی به‌خوبی اطلاع دارد و از دیگر سو می‌داند که ایران چندان هم علاقه‌مند به تداوم وضعیت برجام به این شکل نیست.
 
2. دومین اقدامی که باید از ترامپ انتظار داشت درخصوص ایران پیش گیرد، تلاش وی برای مهار ایران در سطح منطقه‌ای است. این مهار نیز چند شکل خواهد داشت: مهار در سطح نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی و مهار نظامی ایران و اعمال فشار از ناحیه‌ی متحدان منطقه‌ای آمریکا.
 
ترامپ بسیار مایل است تا آنچه اوباما نتوانست درخصوص ایران انجام دهد را به نتیجه برساند. تقریباً تمام رؤسای جمهور آمریکا که بعد از انقلاب اسلامی در آمریکا به قدرت رسیده‌اند، تلاش داشته‌اند تا قدرت ایران را در سطح منطقه‌ای کنترل کنند: ریگان، بوش، کلینتون، بوش پسر و اوباما، هریک با روش جدید و با تئوری و دکترین جداگانه. اما هیچ‌یک در رسیدن به نتیجه موفق نشده‌اند. ترامپ نیز تلاش خواهد کرد تا دکترین خود را مورد آزمون قرار دهد.
 
برای ترامپ نیز مانند رؤسای جمهور سابق آمریکا، مهار ایران یک موضوع جذاب و هیجان‌انگیز خواهد بود و هم ازاین‌رو طی لفاظی‌های متعدد در روزهای نخست رسیدنش به قدرت تلاش خواهد کرد این‌گونه بازنمایی کند که ایران یک تهدید بین‌المللی و منطقه‌ای است و ثبات منطقه را به خطر می‌اندازد. لذا بایستی جلوی قدرت این کشور به هر طریقی گرفته شود.
 
ب) ترامپ و مأموریتی که دولت اوباما و دیگران در مورد ایران به او سپرده‌اند
 
دومین قسم از اقداماتی که ترامپ درخصوص ایران به‌دنبال آن خواهد بود، اقداماتی است که از دولت اوباما و کنگره‌ی فعلی آمریکا برای وی به ارث خواهد رسید که برخی از آن‌ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
 
1. طرح گنجاندن نیروهای انقلاب ذیل عناوین تروریستی
 
اخیراً طرحی در کنگره‌ی آمریکا مورد پیگیری قرار گرفته است که طی آن تلاش می‌شود تا برخی از نیروهای انقلاب از جمله سپاه، ذیل گروه‌های برهم‌زننده‌ی امنیت و ثبات منطقه معرفی شده و تروریستی تلقی شوند. این موضوع که درست یک هفته مانده به آمدن ترامپ به کاخ سفید مطرح شد، نشان می‌دهد که کنگره برای تصریح و تسریع ترامپ در سیاست ضدایرانی‌اش، پیش‌قدم شده و از پیش از گرفتن قدرت، در حال فرستادن پیام به وی و قرار دادن وی در عمل انجام‌شده است.
 
2. طرح دبیرکل سابق سازمان ملل
 
دومین اقدامی که به‌صورت یک سیاست دیگر ضدایرانی در دست ترامپ قرار خواهد گرفت، موضوعی است که دبیرکل پیشین سازمان ملل، یعنی آقای کوفی عنان، در اختیار شورای امنیت قرار داده است. این طرح که به اظهارات سید حسن نصرالله درخصوص گرفتن حمایت‌های مالی و نظامی از ایران برمی‌گردد، برای قرار دادن ایران ذیل کشورهایی است که تحریم‌های تسلیحاتی حزب‌الله را نقض کرده است و چون در شورای امنیت مورد بررسی قرار خواهد گرفت، ابزاری صریح‌تر و سریع‌تر برای ترامپ به‌منظور مانورهای ضدایرانی خواهد شد.

3. اقدامات دولت اوباما و شلیک به قایق‌های ایرانی
 
نیروی دریایی آمریکا در تنگه‌ی هرمز به‌سمت قایق‌های نظامی ایران گلوله‌ی هشدار شلیک کردند. ارتش آمریکا گفته است این اقدام به‌دنبال خودداری قایق‌های نظامی ایرانی از پاسخ مثبت به هشدار ارتش آمریکا برای دور شدن از منطقه‌ی محل استقرار کشتی‌های جنگی آمریکایی صورت گرفت. خبرگزاری رویترز به نقل از مسئولان وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که یک‌شنبه 19 دی‌ماه، چهار قایق سپاه پاسداران با سرعت زیاد به‌سمت ناوشکن آمریکایی در خلیج‌فارس نزدیک شدند و این ناوشکن نیز برای هشدار به آن‌ها، اقدام به شلیک کرد.
سؤالی که مطرح است این است که چرا درست ده روز مانده به تفویض قدرت، آمریکایی‌ها دست به چنین ماجراجویی می‌زنند؟ این ماجراجویی اوباما و پنتاگون یک دلیل بیشتر نمی‌تواند داشته باشد و آن این است که کار ترامپ را برای شروع سیاست ضدایرانی در خلیج‌فارس تسریع بخشد و ترامپ را آماده‌ی اظهارات و سیاست‌هایی کند که مخالف حضور ایران در منطقه هستند.
 
4. اظهارات جان کری در نامه‌ی خداحافظی‌اش؛ برجام دو و سه
 
جان کری در نامه‌ی خداحافظی خود اظهار داشت که وی و دولت متبوعش توانستند با فشار علیه ایران از وی امتیاز بگیرند و برجام حاصل این فشار و امتیاز است و اگر ترامپ می‌خواهد از ایران امتیاز بگیرد، باید به ایران فشار وارد کند. وی به اینجا بسنده نکرده و برآن است که برجام دو و سه، یعنی بحث حضور ایران و موشک‌ها می‌تواند اقدامات ترامپ تعریف شود. به‌عبارتی دولت اوباما در حال تفویض موضوع فشار به ایران به خلف ترامپ است.
 
لذا بایستی منتظر شنیدن برجام‌های دو و سه باشیم که ترامپ باید در جهت نیل به آن‌ها، به ایران فشار وارد کند. همان‌گونه که جان کری، وزیر خارجه‌ی آمریکا، به ترامپ می‌گوید، ترامپ نیز به افکار عمومی بین‌المللی و تیمش خواهد گفت که مذاکرات برای عقب نشاندن دولت ایران از برنامه‌ی ساخت بمب اتمی به نتیجه رسید و حالا دولت اوست که باید بر عقب راندن برنامه‌ی موشکی ایران تمرکز کند. اظهارات کری کاملاً طبیعی است. او در حال خط دادن به دولت ترامپ است که این برجام به نفع آمریکاست و تو نیز اگر می‌توانی، منافع آمریکا را تأمین کن. راه‌حلش نیز عقب راندن برنامه‌ی موشکی ایران است.
 
فرجام سخن
 
 اولین اقدامی که از ترامپ بعد از رسیدن به صندلی خود در کاخ سفید علیه ایران می‌توان انتظار داشت، موضوع برنامه‌ی هسته‌ای ایران است. البته در این خصوص وی تلاش خواهد کرد که ماجرا را بی‌اندازه متشنج نکند؛ چراکه اولاً از واکنش منفی اروپایی‌ها نسبت‌به این اظهارات مطلع است و ثانیاً و مهم‌تر از آن، از اقدامات تنبیهی ایران در سطح حاکمیتی درخصوص این اقدام بسیار مطلع است. لذا تلاش نخواهد کرد این سخنان را به مرحله‌ی عمل برساند. از دیگر اقداماتی که باید از وی انتظار داشت، موضوعات مربوط به نیروهای انقلاب، هم در عرصه‌ی داخلی و هم در عرصه‌ی بین‌المللی است.
 
همان‌طور که سیاست مهار ایران توسط تمام رؤسای جمهور آمریکا پیگیری شده است، ترامپ نیز تلاش خواهد کرد این سیاست را پیگیری کند تا مزه‌ی فشار بر ایران را بچشد. برخی از اقدامات نیز ابتکار ترامپ نخواهد بود. برای مثال قرار دادن عنوان نیروهای انقلابی ذیل عنوان تروریست، هبه‌ای است که کنگره به ترامپ تقدیم کرده است و یا ارسال موضوع حمایت مالی ایران از حزب‌الله لبنان به‌عنوان ناقض تحریم‌های تسلیحاتی حزب‌الله توسط بان کی مون به شورای امنیت، هبه‌ای است که دبیرکل ناتوان پیشین سازمان ملل برای او به ارمغان آورد است. یا موضوع شلیک به قایق‌های ایرانی در خلیج‌فارس هدیه‌ای است که پنتاگون اوباما به او داده است تا سیاست‌های ضدایرانی خود را سریع‌تر و صریح‌تر شروع کند.
 
اما همان‌گونه که بارها گفته شده است و رهبر انقلاب نیز بارها اظهار داشته‌اند، آمریکایی‌ها صرفاً در سیاق حکمرانی و سیاست‌ورزی باهم اختلاف دارند، نه در اصول سیاست خارجی خود. تفاوتی بین کری و ترامپ و اوباما برای عقب راندن ایران نیست. اختلاف فقط در این است که یکی فریاد می‌زند و تهدید می‌کند، دیگری مذاکره می‌کند و تحریم. محتوا یکی است. حتی شاید نسبت‌به او که افراطی‌تر است، وحدت مردم بهتر قابل تحصیل باشد. اما برای او که دستش را دراز می‌کند، مردم نیاز به تجربه دارند، هرچند این تجربه گران باشد.
 
از سوی دیگر، دولت در سالی که منتهی به انتخابات است، نباید دودستی به برجام بچسبد و سیاست‌های ضدایرانی آمریکا را نادیده بگیرد. ضروری است در قبال هر اقدام ثبات‌زدای آمریکا، واکنشی درخور صورت گیرد. آمریکایی‌ها از تهدید می‌ترسند. این را تجربه‌ی تاریخ نزدیک به سیصدساله‌ی آن‌ها نشان می‌دهد.

بی‌ادب‌ترین افراد جهان از نگاه ترامپ

رئیس‌جمهوری جدید آمریکا با انتقاد از نحوه پوشش مراسم تحلیف وی توسط رسانه‌ها، از خبرنگاران به عنوان «بی‌ادب‌ترین افراد جهان» نام برد.

به گزارش ایلنا به نقل از العالم، «دونالد ترامپ» در بازدید از مقر سرویس اطلاعات مرکزی گفت: «بی‌پرده بگویم، معتقدم که یک و نیم میلیون نفر در مراسم تحلیف حضور داشتند و جمعیت به بنای یادبود واشنگتن هم رسیده بود. »

ترامپ افزود: «تلویزیون را که نگاه می‌کنم، می‌بینم جاهائی را که خالی از جمعیت است، نشان می‌دهد و می‌گوید که ۲۵۰ هزار نفر در مراسم حضور داشتند. اینها همه دروغ است.»

ترامپ که چهل و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا است، ادامه داد: «خبرنگاران جزو بی‌ادب‌ترین افراد جهان هستند.»

پلیس آمریکا معمولاٌ آماری درباره تعداد حضار مراسم تحلیف رؤسای جمهوری اعلام نمی‌کند ولی تصاویر هوائی که شبکه‌های تلویزیونی آمریکا روز جمعه پخش کردند، نشان می‌دهد که جمعیت به بنای یادبود واشنگتن نرسیده بود و بی‌شک تعداد جمعیت کمتر از یک و نیم میلیون نفر بود.

جمعیت حاضر در مراسم تحلیف ترامپ کمتر از جمعیت حاضر در مراسم تحلیف «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری سابق آمریکا در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ بود.

«شان اسپایسر» سخنگوی ترامپ به شدت از خبرنگاران انتقاد کرد و گفت: «خبرنگاران بی‌شرمانه می‌کوشند که حضور گستردۀ مردم در مراسم تحلیف ترامپ را کم‌رنگ جلوه بدهند.»

اسپایسر در جمع خبرنگارانی که به پرسش هیچ یک از آنها جواب نداد، گفت: «بی‌شک مراسم تحلیف ترامپ پُرجمعیت‌ترین مراسم تحلیف بود.»

وی افزود: «آمریکائی‌ها شایستۀ بهترین‌ها هستند و دونالد ترامپ به زودی مستقیماً با آنها سخن خواهد گفت.»

اظهارات عجیب «کرملین» در رابطه با ایران

«این اظهارات، اولین موضع رسمی روسیه درباره موضع تهران نسبت به راهکار سیاسی پرونده سوریه از زمان ورود نیروهای روس به این کشور محسوب می شود.»


جام نیوز: روزنامه سعودی "الوطن" مدعی شد: «کرملین اعلام کرد که مسئله مذاکرات آستانه از سوی ایران در حال پیچیده شدن می باشد و انتظار می رود که نتیجه ای از مذاکرات گرفته نشود.»
 
دمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین در مصاحبه با بی‌بی‌سی مدعی شد مسکو از مشارکت آمریکا در مذاکرات آستانه درباره سوریه استقبال می‌کند؛ ولی موضع ایران در پیچیده شدن این مذاکرات موثر است.  
 
وی در این خصوص گفت: «ما از حضور آمریکا در مذاکرات آستانه استقبال می‌کنیم. وضع بسیار پیچیده است. شما می‌دانید که ایران نیز همانند بازیگری بسیار مهم در موضوع سوریه است. ایرانی‌ها از حضور آمریکا استقبال نمی‌کنند. پس به همین دلیل، این شرایطی بسیار پیچیده برای یک بازی بسیار دقیق است.» 
 
مذاکرات صلح سوریه روز دوشنبه در آستانه قزاقستان برگزار می‌شود. گروه‌های مخالف دولت سوریه موافقت خود را با حضور در این مذاکرات که با میان‌جیگری روسیه، ترکیه و ایران انجام می‌شود اعلام کرده اند تا شاید به راه حلی برای بحران جنگ داخلی 6 ساله این کشور دست یابند.  
 
پسکوف در ادامه اظهارات خود گفت: «این امر (حضور آمریکا در مذاکرات) احتمالاً بخشی از علت اختلاف مسکو و تهران است. واضح است که بدون مشارکت آمریکا حل معضل سوریه امکان‌پذیر نیست.» 
 
وی همچنین اعلام کرد احتمال حصول توافق در این نشست بسیار اندک است؛ چرا که طرف‌های زیادی در آن حضور دارند.   
 
الوطن افزود: «این اظهارات، اولین موضع رسمی روسیه درباره موضع تهران نسبت به راهکار سیاسی پرونده سوریه از زمان ورود نیروهای روس به این کشور محسوب می شود.»

جهانگیری: مردم با عمق جانشان دستاوردهای برجام را حس می‌کنند!

جهانگیری: مردم با عمق جانشان دستاوردهای برجام را حس می‌کنند!


جهانگیری: مردم با عمق جانشان دستاوردهای برجام را حس می‌کنند!/ مخالفت مسجدجامعی با «فرماندهی قالیباف در معرکه پلاسکو»اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور، روز یکشنبه گذشته در مراسم اعطای تندیس و نشان امین‌الضرب به کارآفرینان برتر طی سخنانی گفته است: باید شرایطی به وجود بیاوریم که بخش خصوصی احساس کند که می‌تواند با دنیا کار کند که فکر می‌کنم به فضل الهی و به تأیید همه دوستان برجام تا حد زیادی این فضا را ایجاد کرده، البته موانعی وجود دارد.

به گزارش فارس، او تصریح می‌کند:

«اینکه عده‌ای تلاش کنند یک کار بزرگی را بد جلوه دهند، خودشان را کوچک می‌کنند؛ چرا که کار بزرگ در نگاه مردم ایران کوچک نمی‌شود، زیرا مردم تک‌تک‌شان با عمق جانشان فهمیده‌اند آنهایی که در این زمینه (برجام) کار می‌کرده‌اند در چه شرایطی بوده و پس از آن هم ما به چه دستاوردی رسیدیم و چه شرایطی نیز فراهم شده است؟!»[4]

*شوربختانه باید گفت که فضای ذهنی ستاد دولت اعتدال در ماه‌های پایانی عمرش شکل و شمایلی پیدا کرده است که حتی واقعیت عینی را هم بصورت وارونه می‌بیند.

اظهارات معاون اول رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه مردم با عمق جانشان فهمیده‌اند دستاوردهای برجام چه بوده و چه شرایطی پیشامد کرده در حالی است که به هیچ‌وجه نشانه‌های چیزی که جهانگیری بر آن تأکید دارد مشاهده نمی‌شود.

مردم ایران نه تنها برای عقد برجام جشن خیابانی برپا نکردند بلکه برای سالگرد اجرایی شدن برجام نیز نه آنها جشنی برپا کردند و نه کسی از ستادی‌های برجام به خود اجازه داد چنین خواسته‌ای از مردم داشته باشد!

چون اساساً دستاورد ملموسی از توافقات خارجی دولت طی سه و نیم سال گذشته در کار نبود که بهانه شادمانی مردم باشد.

جهانگیری در حالی از لمس دستاوردها توسط مردم سخن می‌گوید که این روزها گزاره «شکست برجام» وارد ادبیات همگان شده است و برای مثال، ساعاتی قبل از جهانگیری، این «علی‌اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی بود که مصاحبه وی با یک شبکه آمریکایی درباره احتمال شکست برجام منتشر شده بود![5]

از طرفی خوبست آقای جهانگیری توضیح بدهد در شرایطی که تحریم‌های آمریکا طی یکسال اخیر دائما روزآمد و بر حجم آنها افزوده شده و از طرفی بانک‌های اروپایی و غیر اروپایی هم به گواه آقایان ظریف و لاریجانی با ایران همکاری نمی‌کنند؛ چگونه ممکن است کسی یارای تماشای بهشت موعود پسابرجام را داشته باشد؟

ضمن اینکه اگر پای چیزی به نام دستاورد در کار است چرا دولت به «التماس صبر» و «وعده گلابی‌ها» روی آورده است و یا از مردم می‌خواهد صبور باشند و یا همینطور با کنایه به منتقدان می‌گوید که «عینک بزنید» تا دستاوردها را ببینید!

جهانگیری 3 سال قبل در ماجرای بر زمین ماندن درخواست روحانی از مردم برای انصراف از دریافت یارانه‌ها نیز گفته بود: عده‌ای در داخل و خارج در این زمینه اخلال کردند و با جوّ سازی مردم را به عدم انصراف تشویق کردند.

او در زمان دیگری هم در اشاره به بی‌دستاورد توافق نهایی روحانی با غرب گفته بود: دولت مصمم است گام‌های بلندی را بدارد، اما عده‌ای برای اینکه نگذارند شیرینی لغو تحریم‌ها به کام مردم برسد، کارشکنی‌هایی می‌کنند ولی ما تمام تلاش خود را در این راستا انجام می‌دهیم.[6]

مشکلی بزرگتر از برنامه هسته‌ای/ ایران را اخراج کنید!

هاآرتص؛
مشکلی بزرگتر از برنامه هسته‌ای/ ایران را اخراج کنید!

«آنچه از مسئله هسته ای ایران نیز مهم تر است، حضور گسترده ایران و حزب الله در سوریه است...»

با گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، پایگاه صهیونیستی "هاآرتص" (Haaretz) با انتشار یادداشتی تحت عنوان "مشکل با ایران، برنامه هسته ای این کشور نیست"، عنوان کرده است که حضور ایران در سوریه موضوعی است که باید از بیش از مسئله هسته ای مورد توجه قرار گیرد و تمامی نیروهای تحت حمایت ایران باید از سوریه خارج شوند.


در این گزارش آمده است: «آنچه از مسئله هسته ای ایران نیز مهم تر است، حضور گسترده ایران و حزب الله در سوریه است و اسرائیل باید مصرانه از مسکو و واشنگتن بخواهد که هرگونه توافقی درباره آینده سوریه شامل اخراج تمام نیروهای وابسته به ایران از این کشور باشد.


بسیاری در حال حاضر تلاش می کنند تا راهبرد دونالد ترامپ در سیاست خارجی را حدس بزنند. اظهارات متناقض رئیس جمهور جدید آمریکا و حس عدم اطمینان موجود در میان ناظران باعث شده است که ارزیابی های روشنی در این رابطه ارائه نگردد.


تا کنون سیگنال هایی که توسط ترامپ ارسال شده، دیدگاه مثبت او نسبت به اسرائیل و دستور کاری سیاست خارجی آن را نشان می دهد. از سوی دیگر ترامپ و برخی از اعضای تیم او اظهاراتی علیه ایران داشته اند.

 

توافق هسته ای ایران یک سال پیش در جولای سال 2015 اجرایی شد. گزارش های آژانس بین المللی انرژی هسته ای تا کنون حاکی از آن است که ایران به تعهدات خود بر اساس توافق هسته ای پایبند بوده است. پایبندی ایران به توافق هسته ای که برای بیش از 10 سال برنامه هسته ای ایران را متوقف می کند، به روشنی با منافع اسرائیل مطابقت دارد.

 

در عین حال اسرائیل ملاحظاتی در رابطه با برخی از ابعاد توافق هسته ای، بویژه در دو مسئله داشته است؛ ادامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته و مشروعیتی که ایران پس از پایان مدت زمان این توافق، برای توسعه برنامه غنی سازی خود به دست می آورد. اسرائیل باید در رابطه با این دو موضوع با دولت جدید آمریکا به تفاهماتی دست یابد؛ هر چند این تفاهمات فوری نباشد.

 

اما موضوع بسیار مهم و فوری در رابطه با ایران چیز دیگری است؛ ایران به دنبال حضور گسترده نظامی به همراه حزب الله در سوریه است. مقامات عالی رتبه ایران، این سیاست را به عنوان یکی از مهمترین سیاست های امنیتی ایران، بویژه برای مقابله با اسرائل، برشمرده اند. علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر ایران در امور سیاست خارجی، اخیرا تاکید کرده است که ایران و حزب الله سوریه را ترک نخواهند کرد.


حضور ایران در سوریه، بویژه در جنوب و در نزدیکی بلندی های جولان پیامده های بسیار مهمی به دنبال دارد؛ این موضوع باعث می شود که جبهه ای جدید شکل گیرد و سناریوی اسرائیل در رابطه با درگیری های احتمالی آینده را تغییر دهد.

 

بررسی این موضوع باید در تعامل اسرائیل با دولت جدید آمریکا در اولویت قرار گیرد. حذف تمامی نیروهای خارجی بر اساس هرگونه توافقی در سوریه، برای امنیت اسرائیل ضروری است؛ باید از آمریکا و روسیه برای تحقق این موضوع کمک خواست.»