به بهانه کثیف ترین انتخابا ت تاریخ حوزه جنوب استان ایلام
طی 37 سال گذشته انتخاباتی در سطح استان ایلام و شهرستانهای این استان رخ داده که هر بار با تخلفاتی روبرو بوده است که اوج این تخلفات و مهندسی های کثیف انتخاباتی در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه جنوب ایلام و به ویژه شهرستان دره شهر روی داد! اندیشمندان و تحصیلکردگان علوم سیاسی خوب می دانند که در زمان جنگ سرد بین دو قطب شرق و غرب (پیمان ورشو و پیمان ناتو) هیچگاه آنان در یک رقابت ، تنازع و تنش بین المللی همسو نبوده و دائم موضعی متفاوت اتخاذ می کردند واز نمونه های معروف این تضاد ها و تخاصمات، می توان به بحران کوبا و خلیج خوک ها، مسئله آلمانهای شرقی و غربی ، بحران افغانستان در سال 1979 وشواهدی از این دست اشاره کرد که دوقطب قدرت جهانی در تقابل و تخاصم با هم بودندو تنها مورد ی که با هم اتفاق نظر داشتند مسئله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود و اگر بخواهیم این موارد را به بحث انتخابات در ایران تعمیم دهیم می توانیم نمونه هایی را عنوان کنیم که نمونه اخیر دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه جنوب استان ایلام است. در طول سالیان گذشته به کرات اتفاق افتاده که شورای نگهبان به عنوان یک نهاد حاکمیتی و نظارتی و از جایگاه اصولگرایی در مقابل بدنه ی دولتهای دست چپی و اصلاح طلب و هیئت های اجرایی قرار گرفته و در بعضی استانها و حوزه های انتخاباتی کار به جاهای باریکی کشیده شده است اما با کمال تعجب دردهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهرستان دره شهرو بدره (بخشی از حوزه جنوب استان ایلام) اتفاقی تلخ و خلاف عرف و سنت روی داد که در نوع خود ائتلاف و اجماعی بی نظیر بود. ائتلافی بین بدنه دولت اصلاح طلب به اصطلاح تدبیر و امید، هیئت های اجرایی و هیئت های نظارت(نمایندگان شورای نگهبان در شهرستان)که نماد اصولگرایی محض می باشند! وقتی که در این بخش از حوزه ،نجف مهدی پور(بنده حقیر)، جواد زینی وند مقدم ،علی زینی وند، محمد تقی محمدی ،شهیاد آبنار، رضا عموزاده، حمید میرزایی، شادمهر کاظم زاده ، خانم سمیه ناصر زاده ، آقای صفری و آقای خدارحمی رسما به عنوان کاندیداتور از منطقه یاد شده وارد صحنه انتخابات شدند ، در نهایت 9نفر از کاندیداهای یاد شده از سوی هیئت های اجرایی و نظارت رد صلاحیت شدند و دو نفر از 11نفر مذکور در صحنه رقابتها ماندگار شدند که عبارت بودند از محمد تقی محمدی ( کنسول ایران در بصره و بغداد و چهره ای نظامی امنیتی و اصولگرا ) و از سویی دیگر مهندس شادمهر کاظم زاده نفر سوم نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی که این میزان رد صلاحیت در کشور بی نظیر بود ! لذا عموما ذهنیت ها متوجه مهندسی شیطنت آمیز هیئت نظارت شهرستان دره شهر گردید که 2نفر از مجموع 3 نفر هیئت نظارت از بسنگان و از طایفه مهندس کاظم زاده بودند که برای روانه کردن مهندس کاظم زاده به بهارستان تمام همت خویش را مصروف داشتند ؛ برکسی پوشیده نیست که با وجود تایید صلاحیت آقایان آبنار ، عموزاده و میرزایی به جهت اشتراکات فرهنگی شانسی برای ورود مهندس کاظم زاده به مجلس وجود نداشت، از سویی دیگربا تأیید کاندیداهای شهرستان تازه تأسیس بدره ( صفری، ناصر زاده ، و خدارحمی) نیز عملا مهندس کاظم زاده امیدی به پیروزی نداشت ؛ حقیر(مهدی پور) جواد زینی وند مقدم و علی زینی وند نیز به جهات گوناگون سدی محکم بر سر راه صعود کاظم زاده به بهارستان بودیم و از سویی دیگر از نظر آقایان هیئت نظارت احتمال ائتلاف این سه نفر آخر با تنها رقیب کاظم زاده یعنی محمد تقی محمدی در حد صفر بود واین تحلیل و برآورد آنان تا حدود زیادی درست از آب درآمد و آنان بر این باور بودند که تنها رقیب مهندس کاظم زاده چهره ای امنیتی است و اقبالی برای پیروز ندارد ؛ لذا آراءشهرستان بدره عملا بی صاحب می ماند و آراء میرزایی، آبنار و عموزاده نیز به جهت اشتراکات فرهنگی از جمله اشتراک در گویش لکی با کاظم زاده ،موجب آن خواهد شد تا کاظم زاده در دور اول بدون نیاز به آراء آبدانان و دهلران راهی مجلس خواهد شد!همه پیش بینی ها و مهندسی انتخابات درست از آب درآمد . علی زینی وندعلیرغم ارتباطات خونی با محمدی به جهت اختلافات حزبی با او نه تنها فاصله گرفت، بلکه موضع متضادی را در پیش گرفت.جواد زینی وند نیز به دلایل نامعلوم و شخصی حاضر به حمایت از محمدی نشد. و با بزک کردن طرح شعار لک ولر از سوی کاظم زاده و هوادارانش که بخشی از سناریوی از پیش تعیین شده بود توانست حمایتهای هواداران آبنار، میرزایی و عموزاده را جلب نماید و با دستبرد به آراء بی صاحب بدره خود را در آستانه ورود به بهارستان قرار دهدو تنها کسی که برخلاف پیش بینی آقایان هیئت نظارت از محمدی حمایت به عمل آورد بنده (مهدی پور ) بودم که در مقابل اجماع بزرگ ، محمدی کاری از پیش نبرد. اما مهمتر از همه این رند بازیها،تطمیع کثیری از مردم و قضیه توزیع برنج در بین آنان به منظور کسب آراء بیشتر توسط کاندیدای مورد نظر بود که این امر بر اثر تساهل نظارت شهرستان موثر واقع شد و نهایت امر کاظم زاده توانست به اتفا ق دکتر علی محمد احمدی (نماینده فعلی مجلس و کاندیدای دهمین دوره انتخابات مجلس از شهرستان آبدانان) به دور دوم راه یابد و مسئله نا آرامی و شورش هواداران کاظم زاده در در ه شهر پیش آمد که هواداران ایشان بر این باور بودند که کاظم زاده در همان دور اول موفق به کسب یک چهارم آراء شده واین نا آرامی ها لطمات بزرگی بور بر پیکره نظام ، دولت و مردم ،تا جایی که امام جمعه دره شهر این نا آرامی های بعد از انتخابات را با حوادث انتخابات سال 88 مقایسه کرد ( در وسعت کوچکتری )و سایر حواشی دور اول انتخابات . اما در دور دوم و در رقابت با دکتر علی محمد احمدی که شبیه به سیستمهای لیبرالیستی صورت پذیرفت ،از استانداری گرفته تا فرمانداری (عوامل دولت تدبیر و امید )و هیئتهای اجرایی عملا با هیئت های نظارت مسیری واحد را در پیش گرفتند و بر آن شدند که سد محکم دکتر احمدی را از میان بردارند و در این راه چه کارها که نکردند ! چه همکاری ها که نکردند! دکتر احمدی که چهره ای علمی و مقتدر بود و بیم آن می رفت که با پیروزی اش استاندار و شاید تعدادی فرماندار و بخشدار از صدارت ساقط شوند غیر قابل تحمل بود و باید با هر ترفندی کنار زده می شد . لذامهندس کاظم زاده در ابتدا به واسطه تعدادی از گروهای ذینفوذ و نمایندگان احزاب موفق شد در لیست امید قرار گیرد؛ مدتی بعد تشخیص بر آن شد که در فضاهای مجازی منتخب لیست اصولگرایان باشد و در زمان باقی مانده به عنوان کاندیدایی مستقل عمل نماید و ایشان با این روش مردم را گیج و درمانده نمود وعلیرغم عدم شم سیاسی مهندس کاظم زاده آخر کسی نفهمید که ایشان چه گرایشی را یدک می کشد و این تاکتیک کار اتاق فکری بود که اعضاء آن در بین دولتیان ، هیئت های نظارت و اجرایی پراکنده بودند ! در ادامه راه و با همکاری نهادها و دوایر یاد شده طی رقابتی نابرابر با دکتر احمدی که مغضوب کادر دولت تدبیر و امید شده بود ، مجددا با تسامح و تساهل نهادهای یاد شده از راه های غیر متعارف و غیر اخلاقی و غیر دموکراتیک اقدام به کسب آراء نمودند و گویا نقش برنج در انتخابات یک نقش کلیدی است!آنچنان که سیب زمینی در ادبیات سیاسی اجتماعی انتخابات ریاست جمهوری طی دودوره گذشته جا خوش کرده است. از جمله این واقعیت ها می توان به موارد ذیل اشاره داشت : چینش تیمهای به شدت سیستماتیک مشترک بین فرمانداریها و هیئت های نظارت در حوزه های اخذ رأی جهت به ثمر رساندن هدف مشترک؛ تسهیل در تدارک ورود افراد غیر بومی به منظور دادن رأی به کاندیدای مورد نظر که نمونه آن ورود چندین اتوبوس حامل غیربومیان با همراهی کارت ملی و شناسنامه که اسناد آن موجود است (ساعت 2و 30دقیقه بامداد جمعه در بدره و ارمو از توابع دره شهر توقیف و سپس آزاد شدند )، گسیل دادن خودروهای حامل برنج به مناطق محروم حوزه با چشم پوشی نیروی انتظامی ( مبادی پل گاومیشان ). هوچی گری و ایجاد رعب و وحشت و تجمع در اطراف صندوقهای رأی ؛ ایجاد مزاحمت برای رأی دهندگان وقسم دادن آنان و سایر اهرمهای فشار که این امور همه از سوی مراجع یاد شده مورد اغماض واقع شد و دهها عنوان دیگرکه تنها در شهرستان دره شهر و بدره اتفاق افتاد !
و اینگونه کسی به مجلس می رود تابرای مردم سرزمین من قانون تصویب نماید ! از عدالت دفاع کند ! در مقابل ظلم قد علم کند.و درس دموکراسی تدریس کند.!همه می گویند برنج نقد به از توسعه ی نسیه است ! باید حق بدهیم به این گفتمان! ما آزادگان مظلوم برگشته از تبعید رضاخانیم! ما بی حاصلان از رفرم انجمنهای ایالتی و ولایتی هستیم !مافرزندان پابرهنه انقلابیم که بلافاصله چکمه جنگ 31 شهریور 59 را پوشیدیم ! مازخمی ترکش صدامیم ! ما مالباخته ی نزاع 8 سالیم! ما سرخ صورتان سیلی خورده ی ایمانیم ! ما رنج کشیدگان 8 سال دوران سازندگی و عمرانیم ! ما قناعت پیشگان مجبور 10سال دوران هسته ای و تحریم جهانیم ! تحریم پدرمان را درآورده است ! ما ناسپاس نیستیم !!! ما قدرشناس هستیم!!! ما گرسنه ایم ! ما بر نج می خواهیم اما بهایش را می دهیم !ما یک بار برنج نمی خواهیم! ما چهار سال برنج توسعه در کنار خورشت عمران می خواهیم ! اف برمن باد اگر بار دیگر در این عرصه ی کثیف قدم نهم ! خاک بر سرم بادا اگر امیدی به این تدبیر و امیدها داشته باشم ! حاشا از انتخاباتی که شبیه ترین به انتصابات است! بی غیرتم اگر با آنانی که مرا دشمن فرض می کنند از سر آشتی برآیم ! من خدای خودم را می پرستم ! من به روش خودم نماز میگزارم! زین بعد مقلد کسی نخواهم بود ! بگذار تکفیرم کنند ! شاید شانه ی داعش به شانه بعضی ها خورده است! گویا با آنان همسایه شدیم ؛آخر دیر وقتیست تکفیر باب شده است! یا ایها الناس! جرم ما این است که می گوییم نخبگان را نکشیم !!! ما از تبار منصوریم ! شاید قصه ی ما قصه حسنک وزیر شود ! ماییم وسری سنگین برگردنی که مشتاق تنگ طناب است ! ماییم و گردنی برافراشته که عاشق بوسه ی لب تیغ است ! معطل نکنید! اشهد ان لااله الا الله و
مهدی پور:کارشناس ارشد علوم سیاسی و از کاندیدا های ی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی