حمیدرضا عسگری در روزنامه آفرینش نوشت: نشست سران سازمان همکاری اسلامی در
استانبول ترکیه که به واسطه مطرح شدن برخی مواضع ضد ایرانی، جنجال ساز شده
بود، در نهایت بدون قرائت بیانیه نهایی، پایان یافت. اقدامی که به دلیل
مخالفت شدید ایران با این بیانیه صورت گرفت.در واقع سعودیها با حذف
غیرقانونی ایران از روند تنظیم این بیانیه، آنچه قصد داشتند علیه ایران و
همپیمانانش از تریبون سازمان همکاری کشورهای اسلامی خوانده شود، در این
بیانیه قرار دادند و شرایط را به گونهای پیش بردند که کار تمام شده تلقی
شود و در اجلاس سران کشورهای اسلامی، صرفاً در راستای تشریفات قانونی، این
بیانیه قرائت شود.
عربستان با همراهی تلویحی ترکیه چهار بند علیه
ایران و حزبالله، دراین بیانیه گنجاندند که عملاً ایران را به سبب دخالت
درامور کشورهای اسلامی و تفرقه محکوم میکرد و حزبالله را به عنوان نیروی
تروریستی حامی ایران معرفی کرد.
اگرچه اینگونه بیانیهها هیچگاه در
معادلات تعیین کننده نبوده است و واقعیت جهان برای افکار عمومی روشن است و
سازمان همکاری اسلامی نیز هیچگاه نماینده ملتها نبوده بلکه براساس
خواستهها واهداف حکومتهای خودکامه و دیکتاتور عرب عمل کرده است، اما باید
از این بیانیه تهیه شده چند موضوع اساسی را مورد توجه قرار داد.
ابتدا
باید به این مسئله توجه داشت که در مقطع فعلی دیپلماسی منطقه ای برای ما
بسیار با اهمیت است و باید آن را در دستور کار قرار دهیم. هرچند که مذاکرات
با غرب طی چند سال اخیر در اولویت کاری دستگاه سیاست خارجی کشور بوده، اما
باید برنامه متوازن را در دیپلماسی پیگیری کنیم تا تعادل در سیاست خارجی
کشور برهم نخورد.
در اجلاس اخیرمشاهده کردیم که سعودیها توانستند
با نفوذ و تطمیع دیگر کشورها موضوعاتی را در بیانیه پایانی بگنجانند که
عملاً خواسته آنها و اختلافاتشان با ایران را دنبال میکرد و هیچ ارتباطی
با مسائل جهان اسلام نداشت. لذا باید نوع نگاه ما علاوه بر اینکه بر رابطه
مستمر با غرب برای توسعه اقتصاد متمرکز است، نسبت به تقویت و گسترش روابط
سیاسی با کشورهای منطقه معطوف گردد و مانع از اجماع منطقه ای علیه کشورمان
گردیم.
مسئله بعدی توجه به پروژه ایران هراسی منطقهای است که توسط
سعودیها برعلیه کشورمان به راه افتاده است. تا پیش از توافق با غرب شاهد
ایران هراسی جهانی برعلیه کشورمان بودیم،اما باتوجه به نوع برخوردهای
دیپلماتیک و مذاکرات مستمر پیرامون مسائل اختلافی توانستیم ایران هراسی بین
المللی را که درغرب رایج شده بود را تاحد قابل قبولی خنثی کنیم. لذا باید
این رویه را نیز در منطقه و بین کشورهای همسایه نیز دنبال کنیم و موارد
اختلافی را تاحد امکان با مساعی طرفین مرتفع سازیم.
اما این مسئله
به نوع مناسبات دیپلماتیک ما بستگی دارد تا هرچه سریعتر کارشکنی سعودیها
را خنثی کنیم. وقتی طرف مقابل به طرح مسائل تبلیغاتی برای فشار بر ایران می
پردازد، این وظیفه دستگاه دیپلماسی است تا با طرح مسائلی همچون فاجعه منا،
کشتار زنان و کودکان یمن، دخالت نظامی در بحرین، حمایت از تروریست و
مسائلی از این دست به هزینه آفرینی و مقابله به مثل علیه سعودیها اقدام
کنند.
ایران نباید اجازه دهد مسأله منا از دستور کار و برنامه اجلاس
سران کشورهای اسلامی خارج شود و عربستان آن را مسئلهای پایان یافته
قلمدادکند.
ایران باید در مجامع بین المللی و اسلامی این سوال را
مطرح کنند که چرا ترکیه که میزبان کشورهای اجلاس اسلامی بوده با چه توجیهی
از داعش نفت خریداری میکند و یا کمک تجهیزاتی در اختیار داعش میگذارد و
یا چرا عربستان سعودی مرزهای خود را محکم نمیکند و اجازه پیوستن بعضی از
شهروندانش به داعش را میدهد.
عربستان و همپیمانان منطقهای آن به
دنبال این هستند که فضای بینالمللی را علیه ایران سوق دهند و حال که شرایط
برای از بین رفتن تحریمهای بینالمللی علیه ما فراهم شده است، تمام توان
خود را گذاشتهاند تا فشارهای منطقهای را جایگزین آن کنند. اقدامات ایضایی
و مقابله مثل از جنس کارشکنیهایی در اجلاس اخیر برعلیه ایران رخ داد،
میتواند فشار سنگینی را برسعودیها متحمل سازد و بالانس سیاسی در منطقه
ایجاد گردد.