به
گزارش نامهنیوز، می گوید «نقد لاریجانی بهتر از نسیه عارف است». این
جمله یک اصلاح طلب معروف است؛ هم عضو شورای مرکزی و کمیته سیاسی حزب
کارگزاران سازندگی است و هم هیچکس در اصلاح طلب بودن او شکی ندارد. ۹ ماه
به انتخابات مجلس دهم مانده، اما بسیاری از اصلاح طلبان دارند سر گزینه
ریاست تحلیل و مصاحبه می کنند، گویی عارف به میدان نخواهد آمد مگر با هدف
ریاست مجلس دهم.انتخابات برگزار می شود. فهرست 30 نفره امید در تهران
پیروز می شود؛ یک موفقیت مطلق در تهران رقم میخورد و برخی از خود بیخود می
شوند. تاجرنیا می گوید: «اگر مطهری در فهرست ما نبود شصتم هم نمی شد.» و
در ادامه مصاحبه می افزاید: «عارف باید رئیس مجلس شود نه لاریجانی».این
ادعا سبب آشفتگی اصلاح طلبان می شود. باز مصاحبه پشت مصاحبه و یادداشت پشت
یادداشت آغاز می شود مبنی بر این که «این فرد حرف خودش را زده و اصلا اصلاح
طلبان هنوز تصمیمی بر ریاست عارف نگرفته اند.
مرد گذشت
عجیب
است؛ به نظر می رسد که عارف همه جا حامیان نیمه کاره دارد. سال ۹۲ در
انتخابات ریاست جمهوری می آید و موجی ایجاد و رای جمع می کند، ولی سرانجام
با برخی مصلحت اندیشیهای سران اصلاحات، سه روز مانده به انتخابات اعلام
انصراف می کند. دو سال بعد در اسفند ۹۴، این بار هم آمده و در انتخابات
مجلس دهم در حوزه انتخابیه تهران، اسلام شهر، ری شمیرانات و پردیس اول می
شود، اما این دفعه خوب فهمیده که اول شدنش مدیون «تکرار کردن های» حامیانش
است. او حتما دلخور است که چه قبل از برگزاری انتخابات و چه پس از آن،
بیشتر در حال دراماتیزه کردن ریاست لاریجانی هستند! قوچانی در ویژهنامه
نوروزی صدا می نویسد: «ضرورتی ندارد که برای اصلاح طلبانه شدن مجلس حتما
رئیس آن اصلاح طلب باشد. میتوان با توجه به مقام رئیس مجلس به عنوان
سخنگوی پارلمان از جناح معتدل هیات رئیسه ای معتدل و مصلح برگزیند که بیشتر
گویای این مجلس است تا یک رئیس مجلس اصلاح طلب یا اصولگرای ضعیف.»
داستان ظرفیت عارف برای ریاست
گویی
اکثریت تصمیم گیرندگان و تصمیم سازان اصلاحات، ظرفیت ریاست را در عارف نمی
بیند؛ نه ریاست جمهوری را در سال ۹۲ و نه ریاست مجلس را در سال ۹۴. حمایت
اصلاح طلبان از ریاست لاریجانی به نحو ملموسی بیشتر است تا ریاست عارف.
اصلاحات و دولت همه قدردان مدیریت و ریاست لاریجانی و نحوه عملکردش به ویژه
در مورد برجام هستند. حمایت هایی که از ریاست عارف می شود، حمایت عبدا...
رمضان زاده است که حتی او هم لاریجانی را گزینه ای نامربوط نسبت به ذائقه
اصلاح طلبان نمی داند، اما عارف را هم رد نمیکند. عارف می خواهد رئیس شود،
اصلاح طلبان حتی پیش از برگزاری انتخابات، فضا را به سمتی می برند که عارف
فکر ریاست را دستکم برای سال اول از سر بیرون کند.
میل دولت به لاریجانی
دولت
هم در ظاهر چنین نظری دارد و بر این باور است که اجماعی که لاریجانی
میتواند به نفع دولت در مجلس ایجاد کند، عارف نمی تواند. شاید هم به هر
حال نسبت برادری روسای دو قوای مقننه و قضائیه، برای رئیس قوه مجریه
خوشایندتر باشد تا حالتی غیر از آن. کسی از مکالمات پشت پرده خبری ندارد
اما رفتارهای مقابل پرده حاکی از سناریویی شبیه انتخابات ۹۲ است. بناست از
عارف دلجویی و سپس خواهش شود تا حداقل سال اول را از خیر ریاست بگذرد. حتی
رئیس جمهور در سفر به یزد، بسیاری را غافلگیر می کند و به همراه عارف به
یزد سفر کرده و عکسی از همراهی عارف را نیز منتشر میکند. این ها هیچ یک
به معنای تایید عارف برای ریاست نیست؛ فقط به این معناست که «عارف برای ما
خیلی عزیز است، اما ...». به نظر می رسد اتفاقاتی که در حال شکل دهی هیات
رئیسه مجلس دهم است، بیشتر تحت تاثیر همین «اما» و بعد از «اما» است.
ورود فرزند آیتا... به هیات رئیسه
اما
کار آن جا دشوار می شود که علی مطهری همه را غافلگیر می کند. او دیروز در
صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامش اعلام کرد که «برای آن که یک پاسخ عمومی
داده باشم،عرض می کنم که فعلا تصمیم دارم برای نایب رئیسی مجلس دهم
کاندیدا شوم.» استفاده از قید «فعلا» یعنی مطهری راه را برای نامزدی ریاست
خود نبسته، اما قصد اصلی اش، نامزدی برای نایب رئیسی است. یعنی عارف اگر
بخواهد نایبرئیساول مجلس دهم هم شود، شاید سد علی مطهری مقابلش باشد.
یعنی او حتی برای نایب رئیسی اول هم باید رقابتی جدی و نفسگیر را از سر
بگذراند. عارفی که بیشترین رای مجلس را می آورد، حتی دستش به نایب رئیسی هم
نخواهدرسید. این اصلا مطلوب او نیست. طبیعی است که در چنین شرایطی ترجیح
عارف باید بر گذراندن عادی اولین سال نمایندگی مجلساش باشد، اما به نظر او
از رفتار طیفی از اصلاح طلبان با خودش راضی نیست.
ریسکخطرناک
اگر
عارف امسال با علم به رای نیاوردنش برای ریاست مجلس، به میدان بیاید و بنا
بر «اصلح ولو غیرمقبول» دانستن خود نسبت به لاریجانی، نامزد ریاست شود،
جای تعجب ندارد. منطقی است که او امروز به دنبال یافتن جایگاه هویت شخصی
خود است. عارف میخواهد بداند که «عارف به ما هو عارف» ولو اگر طیفی از
اصلاح طلبان رقابت او با لاریجانی بر سر ریاست را سرزنش کنند، چقدر نفوذ و
اثرگذاری دارد!
نقد رئیسفراکسیون امید به نسیه ریاست
منتقدان
ریاست عارف بر این باورند که «چطور عارف می تواند رئیسی پخته برای مجلس
باشد در حالی که اولین سال حضورش در مجلس را تجربه می کند!؟» این گزاره نه
غلط است و نه مغرضانه؛ کاملا واقع بینانه و بی طرفانه است. با موج رسانهای
اصلاح طلبان مبنی بر اصلح دانستن لاریجانی و حضور رقیبی همچون علی مطهری
برای نایب رئیسی، توقع می رفت که عارف اولین سال حضورش را در قامت یک
نماینده که البته رئیس فراکسیون امید است سپری کند، ولی چنین نخواهد شد.
عارف خواهد آمد تا از اعتبار شخصی خود دفاع کند. او خود را از لاریجانی نه
از حیث تجربه، بلکه گفتمانی اصلح می داند. پس می آید ولو با علم به شکست
تا ثابت کند که او دیگر به اشاره ای کنار نمی رود. می ماند و مبارزه میکند
حتی اگر شکست بخورد.
جدال دو به یک
عارف بین مبارزه ولو از
پیش باخته با لاریجانی بر سر ریاست و مبارزه ۵۰-۵۰ با علی مطهری بر سر نایب
رئیسی، اولی را انتخاب می کند. او این بار گویا ترجیح میدهد که اگر هم
شکست می خورد، شکست خورده بر سر ریاست باشد تا نایب رئیسی. هیچکس تاکنون
نتوانسته مقابل لاریجانی پیروز تصدیگری ریاست مجلس شود؛ عارف هم نهایتا می
شود نماینده ای با رایی در حد حداد عادل، مثلا حداقل ۱۰۰ رای. با ترکیبی
که مجلس دهم پیدا کرده، عارف حتما رقیبی جدی تر برای لاریجانی خواهد بود
نسبت به حدادعادل مجلس نهم.
نگاه ها به سایرکرسیها
کاظم جلالی و
غلامرضا تاجگردون که مترصد فرصت بودند تا در ضورت منصرف شدن عارف از نایب
رئیسی، تکیه بر این صندلی بزنند هم رقیبی را در مقابلش میبیند که بدون شک
رای بیشتری از آن ها خواهد داشت. بعید نیست که جلالی به نائب رئیسی دوم
قناعت کرده و تاجگردون هم به صرف عضویت در هیات رئیسه بسنده کند.
اصلاحطلبان و آرمان اصلاحات
سرانجام
داستان اینجاست که با وجود پیروزی مطلق اصلاحات در تهران و ترکیب احتمالی
(با لحاظ کردن نتیجه دور دوم انتخابات) ، نه رئیس مجلس و نه نایب رئیسی آن،
از گزینه های اصلاح طلب نخواهند بود، ولی مهم آن است که ترکیب هیات رئیسه
از افرادی تشکیل شود که اتفاقات ناگواری مانند یکشنبههای سیاه مجلس تکرار
نشود و این یعنی اندکی از همان آرمانهای جریان اصلاحات که سالها به
دنبال آن میگشتند و با این رویه میتوانند راه خود را از سر گیرند.