دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی

دوهفته نامه باختر زمین

سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وورزشی

کاظمی‌قمی: ایران در خطر جدی است/ داعش باید در سوریه و عراق مهار شود

کاظمی‌قمی: ایران در خطر جدی است/ داعش باید در سوریه و عراق مهار شود/ جنگ نیابتی گزینه جدید آمریکاست

بین الملل > خاورمیانه - سفیر سابق ایران در عراق می گوید اگر داعش در سوریه و عراق مهار نشود به ایران هجوم می آورد و خطر بزرگی ایران را تهدید می کند. او می گوید هدف اصلی ایران است.

زهره نوروزپور: پیشروی های داعش در سوریه و عراق خصوصا سقوط رمادی در عراق و تصرف شهر پالمیرا در سوریه  نگرانی هایی را در خصوص امنیت مرزهای ایران و گسترش تروریسم تکفیری پدید آورده است. در گفتگوی مبسوطی با حسن کاظمی قمی سفیر پیشین کشورمان در عراق جدی بودن خطر داعش برای مرزهای ایران و موضوعات مختلف دیگری درباره حضور ایران در سوریه و عراق و سناریوهای پیش رو برای منطقه را بررسی کرده ایم. کاظمی قمی صریح الهجه و بدون حاشیه جان کلام را گفته است. او می گوید: اگر داعش در سوریه و عراق مهار نشود به ایران هجوم می آورد و خطر بزرگی ایران را تهدید می کند. او می گوید هدف اصلی ایران است.

ارزیابی شما از سقوط رمادی چیست، آیا این درست است که ارتش در این زمینه مقصر اصلی بوده است؟
خیلی از کارشناسان و مردم عادی براین باورند  که رمادی به خاطر کم کاری ارتش سقوط کرد.  این مساله خیلی درعموم شنیده می شود و باید دید تا چه اندازه واقعیت دارد؟ به نظر من باید به برخی از متغیرهای اساسی و به برخی از واقعیت های صحنه عراق توجه کنیم و سپس  ارتش عراق را مورد نقد و ارزیابی قراردهیم.

ارتش عراق امروز مسولیت خطیری به دوش دارد. دفاع از سرزمینی که مورد تهاجم و اشغال واقع شده است، اساسا ارتش ها برای اینگونه اهداف ، ثبات و توسعه رشد یک کشور در همه زمینه های امنیتی درست می شود.  طبیعی است که این انتظار از ارتش عراق هم می رود. در ارزیابی عملکرد ارتش  باید به چند واقعیت توجه کنیم.

اولا ارتش بعد از سقوط رژیم بعث توسط امریکایی ها منحل شد. امریکایی ها در صدد بودند هژمونی سلطه خود را بر این کشور ایجاد کنند. هم نظام سیاسی هم ساختار دفاع امنیتی جدیدی که کاملا امریکایی باشد را شکل دهند و حضور نظامی خود را تثبیت کنند. یکی از دلایل انحلال ارتش هم همین بود.  طبیعی است  در شرایطی که اشغال گر آمده و تا یک ارتش جدیدی در این کشور شکل بگیرد کار ساده ایی نخواهد بود.

ثانیا یکی از ویژگی های اساسی ارتش های کارامد،  حرفه ایی و ملی بودن آنها است. حرفه ایی از لحاظ نظامی و اموزشهای استراتژیک، عملیاتی و تاکتیکی است و  این سازمان و تجهیزاتش باید متناسب باشد با ویژگی های جغفرافیایی هر کشورو تهدید هایی که متوجه آن است. از طرف دیگر باید ملی باشد. یعنی فاقد جناح بندی حزبی، سیاسی و طایفه ایی باشد. از ویژگی ملی بودن  ارتش این است که به جناح بندی های سیاسی ورود نداشته باشد، مخصوصا طایفه ایی نباشد. وقتی گفته می شود ارتش ملی یعنی افسرن و امرای آن منافع ملی را می بینند . ارتش کاری به احزابی که وارد حکومت می شوند ندارد و سمت و سوی سیاسی خود را به هر جهتی نمی برد.  

آمریکایی ها وقتی به عراق حمله کردند در طول اشغال این کشور اجازه ندادند  ارتش عراق یک ارتش منسجم ، منظم و  ملی شود حال آنکه آنها به دولت مرکزی وعده داده بودند که ارتش عراق را منسجم می کنند و به آنها آموزش می دهند و آن را تجهیز می کنند.  اما نه از اموزش خبری بود نه از انسجام و نه حتی از تجهیز، زیرا آمریکا نمی خواهد ارتش کشوری که اشغال می کند قوی و ملی باشد. به این خاطر ارتش از لحاظ یادگیری های لجستیک و استراتژی محروم ماند و از هم فروپاشید.

ما آمریکایی ها زمانیکه از عراق خارج می شدند ادعا کردند بخشی از ارتش عراق را به خوبی آموزش داده اند و تجهیز کرده اند.

در سال 2010 زمانیکه موافقت نامه امنیتی میان دو کشور مبنی بر حضور نیروهای آمریکایی در عراق امضا نشد و امریکا ناچار نیروهای نظامی خود را خارج کرد .در این مقطع، امریکا اجازه نداد عراق با کشورهای دیگر و همسایگان روابط نظامی برای تجهیز و آموزش ارتش ایجاد کند، نه تنها اجازه این کار را نداد بلکه امدند یک سازمانی را تحت عنوان مجالس الصحوات  یعنی شورای های بیداری را تشکیل دادند که اینها ویژگی حرفه ایی و ملی بودن را نداشتند .

آمریکا این شورا را به دولت عراق تحمیل کرد و گفت اینها باید وارد ارتش شوند. از طرف دیگر امریکایی ها اجازه ندادند نیروهای مجاهد و مقاوم جهادی که در برابر رژیم صدام ایستاده  و مبارز واقعی بودند در ساختار ارتش و پلیس حضور داشته باشند. امریکایی ها وقتی به اهداف خودشان نرسیدند فشار را بر دولت عراق و اینکه فرماندهانی که برخی از آنها سابقه همکاری با رژیم گذشته را داشتند وارد ارتش این کشور کردند. مجموعه این فرایند ها نشان می دهد عراق در شرایطی که با تروریسم و اشغال است نتواند یک ارتش ملی وحرفه ایی را شکل دهد. اگر این ارتش این ویژگی ها را نداشته باشد نمی تواند با تروریسم  که تحت حمایت مثلث صهیونیسم، نظام سلطه به رهبری امریکا و ارتجاع منطقه است  مبارزه کند. در چنین فضایی که بازماندگان رژیم گذشته بعثی ها هم وجود دارند هم کار ارتش هم دولت به مراتب بسیار سخت تر می شود.

پدیده تروریسم تنها موضوع عراق نیست. تروریسم در عراق یک موضوع وارداتی است و آمریکایی ها به شدت در گسترش آن در این کشور نقش دارند.  اگرچه داخلی ها هم مثل بازماندگان رژیم صدام از این وضعیت  استفاده می کنند. اما واقعیت این است که عراق با پدیده وحشتناکی مواجه است که دفع این پدیده توسط ارتش عراق به تنهایی عملی نیست. به همین خاطر مرجعیت دینی وارد عمل شد و اعلام  بسیج عمومی کرد. بسیج عمومی با حمایت مرجعیت باعث شد نه تنها جلوی پیشروی داعش  گرفته شود بلکه برخی مناطقی که داعش اشغال کرده بود باز پس گرفته شود. وقتی  این بسیج شکل گرفت، کنار ارتش و در هدایت ارتش امد که باعث شد جلوی پیشروی های داعش گرفته شود. بسیاری از مناطق از جمله بغداد که در تهدید بود، رفع تهدید شد، مناطق بسیاری باز پس گیری شد و جریان تکفیر در موضع ضعف قرار گرفت. البته در کنار اقدامات سیاسی مرجعیت که موثر بر اقدام نظامی بود، جامعه اهل سنت را همراه کرد و نشان داد هیچ گونه دشمنی شیعه و سنی در کار نیست آنها با فراخوان مرجعیت شیعه در یک صف با تروریسم داعشی جنگیدند. پیام مهم این رویداد به جهانیان این بود که داعش نماینده اهل سنت نیست و فتوی مرجعیت مختص به یک قشر جامعه عراق نیست. این انسجام همکاری بسیج مردمی با ارتش این توفیقات را داشت.

پس با این تعاریف نظر شما این است که عدم حضور بسیج مردمی باعث سقوط رمادی شد؟
در مساله رمادی انچه اتفاق افتاد این بود که بسیج مردمی در کمک به ارتش وارد نشد. واقعیت این بود که امریکایی ها به بهانه اینکه اگر بسیج عمومی وارد ارتش شود بین شیعه و سنی اختلاف می افتد مانع این کار شدند، در صورتی که این بهانه ایی بیش نبود.  مشکل دیگر این است که امریکا در مقابله با داعش همکاری می کند اما چه نوع همکاری؟ زمانی که این گروه تروریستی با ستون های عظیم نظامی  وارد رمادی شد آمریکا لحظه به لحظه آنها را رصد می کرد اما هیچ  واکنشی نشان نداد. حتی این اطلاعات را به دولت مرکزی نداد. اگر ریشه یابی واقعی کنیم، امریکا بر خلاف آنچه ادعا می کند رفتار می کند و در عمل دروغ بزرگی می گوید  واقعیت این است که آمریکا با تشکیل ائتلاف به مبارزه با تروریسم کمک نمی کند، بلکه به گسترش آن کمک می کند. چه طور است که وقتی داعش وارد رمادی می شد هیچ واکنشی نشان نداد و به بهانه اینکه نباید بسیج وارد شود مسائل شیعه و سنی را مطرح کرد و اصرار داشت تا ارتش به تنهایی وارد شود. تنها بعد از سقوط  رمادی بود که  نخست وزیر دستور بسیج عمومی داد و گفت همه باید وارد عمل شوند. در ظرف همین دو روز که بسیج مردمی اعلام شد جلوی پیشروی های داعش گرفته شد. در این بین واکنش آمریکایی ها بار دیگر مشکوک و قابل تامل بود. در چند نقطه عملیات بسیج  که در حال سازماندهی بود توسط برخی هواپیماهای ناشناس بمباران شد که قابل پیگیری است.

یعنی مشخص نیست چه کسی بمباران کرده است؟

 بسیچ مردمی که برای مبارزه با داعش در رمادی آماده می شد، بمباران شد. هیچ منبع رسمی هنوز اعلام نکرده است این هواپیماها برای کدام جبهه بوده اند اما کارشناسان نطامی از این امر آگاه هستند که کدام طرف اقدام به بمباران هوایی کرده است اما فعلا لازم ندیده اند که اعلام کنند و بهتر است این موضوع به دولت عراق واگذار شود که عامل آن را اگر خواست معرفی کند. نکته اصلی این است که ارتش با کمک بسیج در طی این چند ماه جلوی پیشروی داعش را گرفته است  و مناطق اشغالی را پس گرفت و یک بار دیگر برای عراق ثابت شد که امریکایی ها صادق نیستند و راه مبارزه با داعش هم وحدت ملی و بسیج عمومی مردم عراق علیه این پدیده شوم است و ارتش به تنهایی عملا نمی تواند از عهده این مسئولیت برآید.

واکنش وزیر دفاع امریکا، اشتون کارتر به سقوط رمادی این بود که عراقی ها خودشان مایل به دفاع و جنگیدن عیه داعش نیستند نظر شما چیست؟
باید از این وزیر دفاع سوال کرد در این چند سالی که در عراق بودید چرا اجازه ندادید ارتش ملی و نیروهای دفاعی و امنیتی عراق شکل بگیرد؟کاری که در افغانستان هم انجام ندادید. حقیقت این است که آمریکا اجازه نداد ارتش قوی نه در عراق و نه در افغانستان شکل بگیرد زیرا استراتژی آمریکا این است که ارتش و دولتی که تحت اشغال انهاست ضعیف باشد. در افغانستان هم همین بود. آمریکایی ها وقتی قصد حمله به طالبان و نابودی آنها را داشتند به مجاهدین گفتند شما قهرمانان ملی هستنید، وقتی جنگیدند و طالبان سقوط کرد و نوبت تشکیل دولت شد به آنها گفتند شما جنگ سالار هستید و در دولت نباید حضور داشته باشید. آمریکا نمی خواهد یک ارتش قوی و دولت قوی در این کشورها تشکیل شود.وقتی ارتش و دولت ملی تشکیل شود بهانه ایی برای ماندن ندارند. بنابراین داعش باید حضور داشته باشد  که بهانه ایی برای تشکیل ائتلاف آمریکایی باشد تا از طریق آن سلطه به منطقه محقق شود زیرا آمریکا به هر بهانه ایی متوسل می شود تا حضورنظامی خود در خاورمیانه را حفظ کند.

خطر داعش تا چه اندازه کشور ما را تهدید می کند؟ امکان حضور این گروهای تروریستی در ایران چقدر محتمل است ؟ با توجه به درگیری های اخیر در مرز ایران و عراق آیا الان داعش در ایران حضور دارد؟
تا به امروز امن ترین مرزهای عراق با کشورهای همسایه اش، مرزهای ایران بوده است، در دفاع از امنیت مرز ، سیاست ایران همچنان همان است که بود و  این امادگی همچنان وجود دارد که به هر تعرضی پاسخی کوبنده بدهد. ایران در این چند سال به خوبی امنیت مرزهای خود و حتی مرز همسایه را برقرار کرده است.  اما واقعیت این است که اگر داعش مهار نشود خطر ان برای ایران بسیار جدی خواهد بود. این مساله هیچ تعارفی ندارد . خطر جدی است. امروز در ارتباط با حضور داعش در ایران کشور ما نفوذ خود را منطقه باید بیشتر از پیش کند. همکاری با کشورهای تحت اشغال تروریسم تنها مسولیت ایران نیست بلکه مسولیت  همه  کشورها است که با تروریسم مقابله کنند. این صلح و امنیت جهانی است که در خطر است نه فقط امنیت ایران، همه کشورها باید کمک کنند زیرا همه آنها در خطر هستند. ایران در برابر این تجاوزها چه تجاوز تکفیری باشد چه آل سعود که بر مردم بی گناه یمن می تازد، خواهد ایستاد.  اگر مردم یمن درخواست کمک کنند ایران دست رد به سینه آنها نمی زند. ما از منظر انسانی ، دینی و ملی و از هر جهت باید به این مردم مظلوم کمک کنیم.

این کمک ها شامل کمک نظامی هم می شود؟  

این نکته را باید دقت کنیم اینکه برخی می گویند ایران به سوریه،لبنان، یمن و عراق  کمک می کند باید در نظر بگیرند که ایران امروز واحدهای نظامی در هیچ یک از کشورهای منطقه ندارد، واحد نظامی با مستشاران نظامی  فرق می کند. واحد های نظامی یعنی  اینکه نیروهای رزمنده ایرانی پشت خاکریزهای کشورهای منطقه بجنگند.  نه عراق نه سوریه و نه حتی یمن به این واحد ها نیازی ندارند، آنها کمک لجستیک و مشاوره نظامی لازم دارند. ایران در عین همکاری به آنها از منافع ملی خود حفاظت می کند و به این خاطر هست که تا به امروز داعش وارد ایران نشده است.  باید این نوع همکاری صورت بگیرد، خطر تروریسم فقط در جغرافیای عراق نیست اگر مهار نشود حتما در داخل کشور ما ورود می کنند و نه فقط ایران، به کل منطقه نفوذ خواهند کرد.  باور کنیم مساله تکفیر یک جریان تروریسم  با ویژگی خباثت و جهالت نیست، یک طراحی است که توسط صهیونیسم و نظام سلطه ایجاد شده است که امروز به جای اینکه باید می آمدند یک اقدام مستقیم نظامی می کردند این جنگ نیابتی را به جای آن صورت دادند.

به تروریسم سعودی اشاره کردید منظورتان چه بود؟ آیا احتمال دارد که عربستان نیز دست به حماقت بزند؟

 امروز سعودی ها، سرخود، قلدرمآبانه و بدون مجوز به یمن حمله می کنند و مردم را به خاک و خون می کشند. نام این چیست؟ تروریسم نیست؟ اگر این پدیده تبدیل به رویه شود چه؟  اگر در خصوص یمن موفق شوند به اهداف خود دست پیدا کنند، چه تضمینی هست که این رویه را در کل منطقه ادامه ندهند. کل منطقه شامل ایران هم می شود.  تاکید می کنم ایران حتما شامل آن می شود. اگر این تروریسم لجام گسیخته ایی که حمایت همه جانبه می شود مهار نشود به شدت کشور مارا در معرض خطر قرار می دهد. پدیده داعش  منحصر در عراق نیست . اصلا مرز ندارد.  به محض اینکه داعش موصل را اشغال کرد خلافت اسلامی تشکیل شد ، خلافت اسلامی با دولت اسلامی فرق می کند. جغرافیای دولت اسلامی قبل از سقوط موصل به نام داعش از عراق و شامات بود وقتی که خلافت اسلامی  شکل گرفت اعلام کردند که از شمال افریقا که شامل لیبی می شود تا شرق ایران دایره حکومت ماست. حالا به نظر شما جمهوری اسلامی باید سکوت کند؟  مثلث صهیونیسم ، آمریکا و ارتجاع عرب، شرایطی در سوریه ایجاد کردند که یک نظام سیاسی با یک طرح خارجی وارد این کشور شود و عامل سقوط این دولت مشروع  را فراهم کند که نه مشروعیت بین المللی دارد نه مشروعیت داخلی. اگر این روند سوریه موفق شود و در این اثنی ایران سکوت کند و هیچ کمکی نکند همین روند سوری و عراقی در ایران هم پیاده می شود. چون هدف انها کشور ماست. منافع ملی ایران ایجاب می کند در برابر این پدیده ایستادگی کند.  باید به این موضوع هوشمندانه توجه کنیم که اقدامی که امروز دشمن انجام می دهد، راه اندازی و گسترش این جنگ نیابتی توسط مرتجعین، تکفیری و تروریستی است.

احتمال دخالت مستقیم نظامی آمریکا در منطقه و علیه کشور ما نیست؟

امریکا امروز فاقد توانمندی برای یک جنگ نظامی تمام عیار است. آنها از حربه جدیدی استفاده می کنند که همان جنگ نیابتی است.  این جنگ نیابتی در اصل اتشی است که از نظر آنها باید متوجه ایران شود. این هوشیاری را همه ما و همه مردم ایران باید داشته باشیم و همه کمک کنیم که دامنه اتش به قدری گسترده نشود که مهار آن غیر ممکن شود. ایران باید به این دولت ها کمک کند، برای امنیت کشورمان. این راهکاری بسیار مهم و استراتژیک است. کمک به سوریه، عراق و مردم مظلوم یمن ، این جبهه مقاومت را باید گسترش داد و جریان تکفیر و تروریسم را در همان جا در نطفه خفه کرد. اگر این اقدام صورت نگیرد در حریم امنیتی داخلی ما وارد می شوند و این تهدید بسیار بسیار جدی است و همانطور که گفتم اصلا شوخی و تعارف نیست همه ما باید هوشیار باشیم و از ملت عزیزمان دفاع کنیم. تلاش ما این است که جبهه جنگ در خارج از مرزهای ما باشد نه در داخل.  داعش فقط در مرزها نیست. مردم مقاوم و شهید پرور ایران باید بدادند اگر ایران وارد سوریه شد برای منافع ملی خودمان وارد این مهلکه شد. اگر امروز ایران در بین کشورهای منطقه از ثبات ، امنیت و اقتدار برخوردار است به خاطر این تلاشی است که در حوزه پیرامون خودش در مهار تروریسم و جنگ نیابتی بعمل می آورد. این واقعیتی است که باید بدانیم اگر با این جدیت دنبال شود می شود از امنیت کشورمان تا حدودی مطمئن بود. اگر خدای ناکرده سستی صورت بگیرد ، داعش به ایران هجوم خواهد آورد.

اینکه در مرزها درگیری هایی اتفاق افتاده است به این دلیل است که نمی توان جلوی تروریسم سیال را گرفت این خاصیت تروریسم است ، تروریسم سیال است از نقطه ایی وارد شود جلوی آن را بگیریم از نقطه دیگر درز می کند. همه جا پراکنده هستند حتی در ایران. کشورما چندین هزار کیلومتر مرز دارد. با کشورهایی  از جمله پاکستان، افغانستان و عراق هم مرز است . شرایط این کشورها ناامنی است. طبیعی است که تا حدودی تروریست ها و داعش به ایران ورود کرده باشند. اما باز هم تکرار می کنم ایران با ثبات ترین و پایدارترین مرز مشترک با این کشورهاست.

در پی سقوط دومینو وار برخی از شهرهای سوریه و عراق برخی تحلیگران می گویند این روند تجزیه است و تا حدودی در این کشورها تجزیه در حال صورت گرفتن است تحلیل شما چیست؟
سناریوهای جدیدی که امروز در منطقه در حال رقم خوردن است برای ایجاد اشوب و ناامنی در منطقه است. جنگ نیابتی دو پایه دارد، گسترش جریان تروریسم و تکفیر که به راحتی و بدون پاسخگو بودن به کسی و سازمانی عملیات نظامی علیه دولت ها و شهروندان آنها انجام می دهد و یکی از اصلی ترین جایگزین های آمریکا به جای حمله و مداخله های نظامی پرهزینه است.

مساله دوم طراحی تجزیه است . چگونه است که  امریکا می گوید من خودم عشایرو گروه های مردمی را اموزش و تسلیح می کنم؟ بدون آنکه حمایت از این گروه ها را با دولت مرکزی عراق هماهنگ کرده باشد؟ چرا به بهانه مقابله با تروریسم ائتلاف تشکیل می دهد؟ اما در عمل با تروریسم همراهی می کند.

سناریوی دیگری که آمریکا دنبال می کند تداوم تحریم های اقتصادی است. یکی از اقدامات شوم امریکا تحریم علیه ملت ها است. برای اینکه بتواند از این راه مقاومت ملت ها  را در هم بشکند. قطعا خطر تجزیه فقط متوجه عراق نیست و اگر آغاز شود دامن خیلی دیگر از کشورها را خواهد گرفت. آمریکا در صدد اجرای طرحی است که 13 کشور منطقه شامل این تجزیه می شوند. بسیاری از اقداماتی که آمریکا انجام می دهد هدف اصلی آن ایران است. اگر آمریکایی ها پس از سقوط صدام در عراق موفق شده بودند، جهت عملیات به طور قطع به سمت ایران بر می گشت. آنها ناکام ماندند و امروز توان یک حمله نظامی مستقیم را هم ندارند و به این خاطر سناریوهای جدید را طراحی کرده اند.

منظور شما این است که ایران هم در خطر تجزیه است؟
کشورهای منطقه از جمله سعودی ها، قطری ها و ترکیه متاسفانه به طور علنی و مشخص حمایت خودشان  را از تجزیه اعلام کرده اند. البته تروریسم دامن آنها را هم خواهد گرفت. این یک واقعیت است. این که تحلیل گران می گویند سقوط شهرها باعث تجزیه است نباید این طور کلی گفت زیرا فعلا صحنه رزم جدی است. رمادی گرفته شد اما چند شهر هم دولت عراق گرفت. قلمون در حال حاضر دست حزب الله و ارتش سوریه است. این روند ادامه دارد. می خواهم تاکید کنم سناریوهایی که در منطقه طراحی شده است  در حقیقت انتقام ناکامی های امریکا در چهارچوب هدفی است  که در سال 2003 تببین کرده بود مبنی بر شکل دهی نظم نوین در خاورمیانه جدید که محقق نشد. هدف آنها تامین امنیت اسرائیل، برخورد با نفوذ و قدرت ایران، تضعیف و نابودی جبهه های مقاومت و خیلی از اهداف دیگر است که محقق نشد. اهداف انها با اشغال نظامی عراق و افغانستان انجام نشد که امروز آمریکا با سناریوی تجزیه و پدیده داعش  و جنگ نیابتی به دنبال آن و حضور نظامی در منطقه است.

در خصوص تجزیه آنچه مهم است این که نباید اتفاق بیفتد. آمریکا با 160 هزار نیروی  نظامی  عراق را اشغال کرد، 3000 دیپلمات را به عراق فرستاد این کشور در اشغال آمریکا بود اما در اشغال باقی نماند، زیرا مردم نخواستند. ارداه ملت ها را نباید نادیده گرفت و من امیدوارم در امر تجزیه هم اراده ملت ها از این مساله جلوگیری کند.

همه کمک ایران به این کشورها تنها به این خاطر است که با تجزیه مقابله شود و  بر ایران اثر نگذارد که اگر این امر اتفاق بیفتد به طور قاطع بر ایران هم تاثیر می گذارد و هویت ملی کشورمان را در معرض خطر قرار می دهد. تغییر مرزهای سیاسی بر مبنای قومیت، موضوع خطرناک و بی ثمری است.

شما می گویید ایران در عراق و سوریه حضور نظامی ندارد و صرفا مستشار نظامی دارد. ممکن است تا جائیکه صلاح است برخی فعالیت های ایران در کمک به این کشورها برای مبارزه با تروریسم داعشی و تکفیری را تشریح کنید؟
همانطور که عرض کردم پدیده نا امنی و تروریسم در عراق  فقط در داخل این کشور شکل نگرفته است، در چنین فضایی عراق نیازمند کمک خارجی است. مساله تروریسم صلح امنیت جهانی را به خطر می اندازد و تا به حال هم به خطر افتاده است. نه تنها شورای امنیت بلکه همه کشورها باید به عراق کمک می کردند که متاسفانه کمکی صورت ندادند. بنا به درخواست عراق، جمهوری اسلامی ایران سخاوتمندانه وارد همکاری و مقابله با پدیده تروریسم شد. که این همکاری در زمینه مستشاران نظامی و آموزش لجستیک ادامه دارد. امروز در مقابله با بحران امنیتی ترورسیم، ایران تجربیات بی بدیلی دارد و اماده است این تجربه ها را به کشورهایی که با تروریسم مقابله می کنند منتقل کند. این همکاری همچنان ادامه دارد و ایران در چهارچوب مواضین بین المللی همچنان به روند خود ادامه خواهد داد. آثار این همکاری را در مهار تروریسم شاهد بودیم.

این همکاری ها تا چه وقت ادامه خواهد داشت؟
تا زمانی که شرایط امنیتی در عراق بحرانی است و دولت عراق از ایران درخواست همکاری دارد ایران بر مبنای سیاستی که درباره عراق و منطقه دارد مبنی بر ثبات ، امنیت و استقلال و جلوگیری از اشغال گری و دفع تروریسم، همکاری خود را با این کشور و حتی با سوریه ادامه خواهد داد. به آنهایی که می گویند اظهار نظر یک مقام ایرانی باعث شده است این همکاری بین دو کشور ایران و عراق قطع شود باید بگویم یک اظهار نظر غیر مسولانه و متغایر با سیاست های اصولی دولت جمهوری اسلامی ایران که حتی انتقاد خود دولت را نیز به همراه داشت به هیچ وجه ملاک قضاوت دولت عراق نیست و نخواهد بود. اولین معارض این موضع گیری، خود دولت ایران بود. واقعیت این است که روابط دو کشور به قدری به هم تنیده است که چینین اظهار نظر غیر منطقی نمی تواند این روابط را خدشه دار کند به علاوه اینکه شرایط امروز عراق شرایطی نیست که بگوییم این اظهار نظر انقدر سهگمین بود که عراق حاضر شود منافع ملی خود را از دست بدهد و این همکاری قطع شود. همین طور که عرض کردم در صحنه عمل این همکاری وجود دارد و تا زمانی که نیاز باشد ایران هم به کمک خود ادامه خواهد داد. جمهوری اسلامی ایران آرزوی چنین روزی را دارد که عراق بتواند کامل و جامع روی پای خود ایستاده و مستقل شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد